نام کتاب : كنوز المعزمين نویسنده : ابن سينا جلد : 0 صفحه : 71
از قبيل تحريك جمادات و احضار ارواح و اعمال تسخيرى از فرشته و پرى و
عناصر و ستارگان و گزندگان و امثال آن مىخوانند و مىدمند تا مقصود بر آورده و
منظور رام گردد.
گاهى عزيمه را مرادف كلمه رقيه نيز بكار برند كه آن را جداگانه تفسير
خواهيم كرد.
و مرادف آن را در فارسى افسون و دمدم و فاعل و عامل آن را بتازى معزم
و بپارسى عزيمه خوان و عزايم خوان و افسونگر و افسون دم و افسون خوان و پرى خوان و
مار افساى و كژدم افساى و امثال آن گويند.
امثله و شواهد تركيبات افسون و افساى در استعمالات فصحاى فارسى بعد
از اين در تفسير آن كلمه بيايد.- امّا مشتقّات عزيمه در فارسى شعر منوچهرى را بار
ديگر يادآور مىشويم كه معنى اصطلاحى عزيمه را نيز مىفهماند:
چو هنگام عزايم زى معزّم
بتك خيزند ثعبانان ريمن
امير معزّى گويد:
كردگار جهان همىسازد
كار تو بىعزائم و افسون
افصح المتكلّمين سعدى فرمايد:
چون مخبّط شد اعتدال مزاج
نه عزيمت اثر كند نه علاج
امّا وجه تسميه عزيمه و مناسبت معنى اصطلاحى آن با معنى لغوى چند
چيز است:
يكى معنى قسم و تاكيد كه در جزو معانى مادّه عزم در كتب لغت عرب
نام کتاب : كنوز المعزمين نویسنده : ابن سينا جلد : 0 صفحه : 71