نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 536
نيروى حيوانى آن است كه كار روح را كه راهوار حسّ و حركت است، سامان
بخشد و روح را آماده براى پذيرش آن دو (حس و حركت) هر آن گاه كه در مغز به وجود آيند،
گرداند و روح را چنان گرداند كه حيات را به آنچه (عضوى كه) در آن جريان دارد،
ببخشد، جايگاه و منشأ صدور فعل نيروى حيوانى در بدن «قلب» مىباشد.
فيلسوف دانشمند ارسطوتاليس بر اين باور است كه منشأ همه اين نيروها
در بدن تنها «قلب» مىباشد، جز اين كه منشأهاى ياد شده (عضوها) صرفاً براى تظاهر
كنشهاى نخستين [1] آن تصور مىگردد، چنانچه (از باب
مثال) منشأ حس و ادراك نزد طبيبان تنها مغز مىباشد ولى براى هر حسى عضو جداى از
مغز وجود دارد [2] كه فعل در آن تظاهر مىيابد، البته
اگر بخواهيم از حقيقت امر جستجو كنيم، ديدگاه ارسطوتاليس را درست مىيابيم و
گفتههاى ديگران از مقدمات اقناعى غير ضرورى گرفته شده است كه تنها از ظواهر امر
پيروى نمودهاند، ولى طبيب از آنجا كه طبيب است نبايد به دنبال شناخت نظريه درست
از اين دو مقوله باشد، بلكه اين امر بر عهده فيلسوف يا دانشمند طبيعى است و طبيب
اگر برايش ثابت شده كه اعضاى ياد شده منشأهاى صدور اين نيروها مىباشند، ديگر بر
عهده او نيست از لحاظ فن پزشكى به دنبال اين مدعا باشد كه اين نيرو از منشأ ديگرى
كه پيش از آن است ناشى مىگردد يا خير، ليكن ندانستن اين مطلب براى فيلسوف بخشودنى
نمىباشد.
فصل دوم: نيروهاى طبيعى خدمت پذير
نيروهاى طبيعى در بدن دو گروه مىباشند:
1. نيروهاى خدمت رسان؛ 2. نيروهاى خدمت پذير.
[1] مقصود از كنشهاى نخستين: حيات، تغذيه و نمو، حس و حركت و
توليد مثل مىباشند و در مقابل كنشهاى ثانوى مانند: شنوايى و بينايى و ...
مىباشند كه براى ظهور آنها اعضا و مبادى ديگرى غير از آنها وجود دارند.
[2] مانند چشم كه ظهور حس بينايى در آن مىباشد. تمثيل براى
طبيبان آورده شد كه استبعاد نكنند كه چگونه عضوى منشأ همه افعال است، هر چند فعل
آن در عضو ديگرى تظاهر نمايد.
نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 536