نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 401
زايدههاى مفصلى نيز در چنين وضعيتى (وجود رباطهاى محيطى) قرار دارند
(كه علاوه بر ايجاد نرمى و روانى)، يكى بر ديگرى توسط عقب و رباطهايى كه از همه
سوى كشيده شده بسيار محكم بسته شدهاند، جز اين كه از جانب قدامى پيوند عقب (رباط
رسانى) محكمتر و از جانب پشت نرم و روانتر مىباشد، زيرا احتياج به خم و تا شدن
به سوى جلو از خميدن و وارو شدن به جانب پشت بيشتر است.
چون رباطهاى كشيده به جانب پشت، نرم و روانند، فضايى هر چند كوچك
بناچار در پشت به وجود مىآيد كه توسط رطوبتهاى چسبنده پر مىگردد [1] در نتيجه ستون مهرهها به لحاظ
استحكام ايجاد شده توسط عقب و رباطهاى (قدامى) براى آرامش و سكون چونان استخوانى
يك دست آفريده شده و به لحاظ روانى (توسط رباطهاى خلفى) براى ايجاد تحرّك گويا از
استخوانهاى متعدد آفريده شده است.
فصل هشتم: فايده گردن و تشريح استخوانهاى آن
گردن براى عبور ناى از آن آفريده شده و فايدههاى آفرينش ناى را در
جاى خود ياد خواهيم كرد. [2]
از آنجا كه مهرههاى گردنى- و بطور كلى مهرههاى بخش فوقانى ستون
فقرات- بر مهرههاى تحتانى آن سوار مىباشند، لازم است كه كوچكتر باشند، زيرا
هرگاه افعال بر اساس حكمت و نظام عقلانى صادر گردد، بار بايد از ناقل خود سبكتر
باشد.
از آنجا كه رشته نخاعى كه از مغز سرچشمه مىگيرد، بايد در آغاز چون
رودخانهاى، بزرگ و ستبر باشد، زيرا پراكندگى رشتههاى عصبى اختصاص يافته به
بخشهاى فوقانى بدن نسبت به بخشهاى تحتانى آن بيشتر است (زيرا اعضاى بخش فوقانى
به مراتب
[1] اين رطوبت لزج ضمن پر كردن فضاى خالى و چسبيدن مهرهها با
يكديگر مانعى براى روانى پشت ايجاد نمىكند.
[2] در كتاب سوم زيرا ناى از اعضاى مركب بدن محسوب مىشود، و
خلاصه فايده ناى جذب هوا به سوى ريه و ايجاد صدا مىباشد؛ لذا گفته شده آن كه گردن
ندارد، ريه و نيز صدا ندارد مانند: ماهى.
نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 401