نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 390
فاضل طبيبان، جالينوس گويد: اين شكل از سر (يعنى كروى) چون تمام
جوانب در آن برابر است، عدل در آفرينش اقتضا مىكند، درزها در آن به صورت مساوى
بوده باشند، لذا در شكل طبيعى سر در طول يك درز (سهمى) و در عرض آن دو درز (تاجى و
لامى) وجود دارد، ولى در اين شكل در طول يك درز و در عرض نيز يك درز مىباشد؛ بنا
بر اين درز عرضى درست در وسط عرضِ سر از گوش تا گوش كشيده شده، چنان كه درز طولى
نيز درست در وسط طولِ سر، آن را قطع مىنمايد.
فاضل ياد شده در ادامه گويد: امكان ندارد براى سر، شكل چهارمى از
اشكال غير طبيعى تصور نمود، مثلًا طول سر كمتر از عرض آن باشد، زيرا در اين صورت
از بطنهاى مغز يا جرم آن چيزى كاسته مىگردد كه اين امر مخل حيات و مانعى براى
درستى تركيب سر مىباشد، بنا بر اين جالينوس نظريه پيشواى طبيبان بقراط را درست انگاشته
كه
براى سر فقط چهار شكل مىدانسته است (يك شكل طبيعى و سه شكل غير
طبيعى) اين را بدان.
فصل سوم: تشريح استخوانهاى زيرين كاسه سر
براى سر، بعد از اين (دو استخوان كاسه سر) پنج استخوان ديگر نيز وجود
دارد، چهار استخوان مانند جدران (ديواره) و يك استخوان مانند قاعده (وتدى)، [1] استخوانهاى ديواره سر از دو استخوان
يافوخ (يعنى كاسه سر- آهيانه) سختتر است، زيرا افتادن و آسيبها بيشتر متوجه اين
ناحيه از سر مىباشد و از طرفى نياز به تخلخل (عدم تراكم) در استخوان كاسه سر و
يافوخ بيشتر احساس مىشود، و آن (تخلخل) به دو دليل مىباشد:
1. بخارهاى تحليل رفته بتواند از آن عبور كند؛ 2. سبك باشد و بر مغز
سنگينى نكند. [2]
سختترين استخوانهاى ديواره، استخوان پس سر مىباشد زيرا پشت سر از
نگاه حواس پنهان است.
[1] استخوان وتدى، مانند پايه براى استخوانهاى ديواره مىباشد،
لذا بدان، قاعده اطلاق شده است.
[2] استخوان آهيانه تماسى با مغز ندارد تا بر آن سنگينى كند، مگر
به دليل تجمع بخارات كه آن نيز به دليل اول بر مىگردد.
نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 390