responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : منطق دانشنامه علائى نویسنده : ابن سينا    جلد : 1  صفحه : 95

گمان را؛ و يقين را نشايد.

و امّا اگر دعوى جزوى بود، كه بعضى‌ [1] فلان باستارست، مثال خود حجّت درست بود [2] از شكل سيّوم. چنان كه گوئى: آن‌ [3] مثال فلانست، و آن‌ [4] مثال باستارست، نتيجه آيد كه: برخى فلان باستارست‌ [5].

راه جدليان اندر [6] دليل بردن بغايب‌ [7] از شاهد

نخست اندر [8] دست جدليان اين مثال كه ياد كرديم بود [9] ست و از آن‌ [10]


[1] - بعض- د- ه- ط.

[2] - بود و- ه.

[3] - اين- ه.

[4] - اين- د.

[5] - بر جزوى بآنچه در شبيه او بينند، مثلا گويند: كه نفس مردم قوتى است بايد كه پس ازين نماند، چون سياهى چشم وى و مثال بيشتر در مسائل دين و فقه استعمال كنند و اين نيز ضرورى نيست، زيرا كه شايد كه حكم شبهى خلاف حكم شبهى ديگر باشد، چه بسيار چيزها هست كه در يك معنى شبيه يكديگرند، و در هزار معنى مخالف‌اند، و بر يكى حكم درست باشد يا شايد بود و بر ديگرى درست نباشد، يا شايد بود، پس مثال دلخوشى را شايد افكند، گمان و يقين را نشايد، اما زمانى كه دعوى جزوى بود مثل اب است ماده مثل حجتى درست باشد. از- شكل سوّم چنانكه گوئى: فلان ا است: و فلان ج است، نتيجه دهد كه بعض ا ج است. ليكن نشايد كه لفظ فلان در هر دو قضيه بيك معنى باشد: و الا نتيجه راست نيايد- ن.

[6] - باز نمودن راه جدليان در- ن.

[7] - بردن بغايت- ق- آ- ن،- بودن بغايت- ك.

[8] - اول در- ن،- نخست بايد كه در- د.

[9] - بوده- د- كب- ن.

[10] - بى: آن- م- ك،- و بعد از ان- ن.

نام کتاب : منطق دانشنامه علائى نویسنده : ابن سينا    جلد : 1  صفحه : 95
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست