نام کتاب : منطق دانشنامه علائى نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 115
پس كسى را نرسد كه گويد- كه
[1]: بايد كه بدين چيز بگروى،- كه حكم وى، چون حكم ديگر چيز است؛ از آن
كه [2] بوى گرويدهاى- كه اگر چنان بودى- كه
حكم وى چون حكم آن [3]
بودى، نتوانستيمى [4]
شكّ كردن، چنان كه اندر آن نتوانستيم.
در تواتر بحقيقت خود يقين افكند
[5]. چنان كه مر [6]. شنونده را حاجت نيايد كه اندر
[7] گويندگان تأمّل كند [8].
[7] - آنست- كه عدد گواهان بآن مبلغ رسيده- كه خرد را در آن حكم شك
نمايد، و هر حكم ازين احكام كه خرد در آن شك كند، هنوز متواتر نبود، پس كسى را
نرسد كه با ديگرى گويد: [كه] بايد كه بدين مقدمه بگروى، زيرا كه اين مقدّمه از
قبيل متواتر است كه تو بدان گرويدهاى. از براى آنكه در جواب او توان گفت: كه اين
مقدمه از قبيل اين مقدمات نيست- كه بدان گرويدهام، زيرا كه در آن مقدّمات شك
نتوانيم كرد، و اگر اين مقدمه از آن قبيل بودى در آن شك نتوانستمى كرد، و تواتر
خود بحقيقت يقين افكند- چنانكه شنونده را حاجت نباشد كه در- ن.