نام کتاب : برهان شفا نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 308
اسب تحت حيوان. 384 بنابراين اگر گفته شود هر «ب» «ج» است- و اين كاذب است- و هيچ «ج»
«الف» نيست- و اين نيز كاذب است- نتيجه كاذب خواهد بود. و حق اين است كه هيچ «ب»
«ج» نيست و هر دو «ج» «الف» است، و اين البته نتيجه نمىدهد پس حدّ اوسط آن مناسب
نيست.
(459) و يمكن أن تكون إحداهما صادقة و الأخرى كاذبة: فإنه إذا لم
تكن ج تحت ا و كانت ب تحت ا و موضوعة لها، و كان ج، ب متباينتين، فإذا قيل كل ب ج
كان كاذبا؛ ثم قيل و لا شىء من ج ا و كان صادقا، أنتج منهما كاذب، و هو أنه لا
شىء من ب ا.
(459) و ممكن است كه يكى از دو مقدمه صادق و ديگرى كاذب باشد: و آن
بدين صورت است كه «ج» تحت «الف» نباشد و «ب» تحت «الف» بوده و موضوع «الف» باشد و
«ج» و «ب» متباين باشند؛ در اين صورت اگر بگوييم: هر «ب» «ج» است، و اين كاذب
باشد؛ و هيچ «ج» «الف» نيست، و اين صادق باشد، از اين دو مقدمه نتيجهى كاذب به
دست مىآيد كه عبارت است از: هيچ «ب» «الف» نيست.
(460) أما مثل ذلك فى الشكل الثانى فى الأوسط- سواء كان مناسبا أو
غير مناسب- فإن الكاذبتين فى الكل قد بان من أمرهما أن نتيجتهما صادقة لا محالة.
(460) امّا مثل همين مثال در شكل دوّم از نظر حدّ اوسط- خواه حدّ
اوسط مناسب باشد يا نامناسب- همان نحوى است كه قبلا روشن شد كه در اين شكل دو
مقدمه كليهى كاذب ناچار نتيجهى صادق توليد مىكنند.
385
(461) و أما إذا كانت إحداهما كاذبة فى الكل أيتهما كانت، أمكن أن
يقع منه قياس الخدعة مثل أن يكون كل ب ج، كل ا ج، كل ب ا. فإن أقرّت إحدى
المقدمتين على الصدق و سلبت الأخرى أيتهما كانت، أنتج لا شىء من ب ا و هو كذب، و
إحدى المقدمتين صادقة.
(461) امّا هرگاه يكى از دو مقدمه- هركدام كه باشد- كليهى كاذبه
باشد، امكان دارد كه از شكل دوم قياس غلطى حاصل شود، مانند اينكه: هر «ب» «ج»
است، و هر «الف» «ج» است، و هر «ب» «الف» است. اگر يكى از دو مقدمه را به حال خود
نگه داريم و ديگرى را، هركدام را
نام کتاب : برهان شفا نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 308