responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : برهان شفا نویسنده : ابن سينا    جلد : 1  صفحه : 280

علت بعيد داده نشده باشد؛ بلكه در يكى از آن دو قياس اصلا علتى داده نشده باشد: زيرا گاهى ممكن است كه آنچه كه علت نيست بر حد ديگر مقدمه قابل انعكاس باشد، اعم از اين‌كه آنچه كه علت نيست، معلول حد ديگر باشد، مانند چشمك زدن ستاره كه معلول دور بودن آن است، و اين چشمك زدن بر علت- كه دور بودن است- قابل انعكاس است؛ 321 و مانند زياد شدن نور ماه كه معلول كرويّت آن است و اين زياد شدن نور ماه بر علت آن- كه كرويت است- قابل انعكاس است؛ يا اين‌كه آنچه كه علت نيست، نه علت حد ديگر باشد و نه معلول حد ديگر باشد. مانند دلالت وجود هاله بر ريزش باران از ابرى كه هاله دارد. 322 بنابراين هرگاه انعكاس معلول و يا انعكاس علامت امكان داشته باشد- هرچند اين امر الزامى نيست، زيرا كه چه‌بسا معلول منعكس نباشد بلكه اعم باشد، مانند روشن بودن اتاق به سبب روشن بودن چراغ، يا اخص باشد مانند دود نسبت به آتش، 323 و همين‌طور است علامت، 324 همان‌طور كه دانسته‌اى- در اين صورت ممكن است علت از طريق معلول و صاحب علامت از طريق علامت، يا برعكس، تبيين شود. در چنين صورتى امر قياس بر آنچه كه اعرف است توقف دارد.

اگر نسبت معلول يا علامت به حد اصغر، اعرف باشد، اولويت دارد كه حد اوسط و علت، حد اكبر قرار داده شود؛ و اين صورت يكى از دو صورت برهان است. مانند: ستارگان متحرك نورانى بوده و چشمك نمى‌زنند، و هرآنچه نورانى بوده و چشمك نمى‌زند نزديك است، بنابراين ستارگان متحرك نزديكند. و نيز: ستارگان ثابت نورانى بوده و چشمك مى‌زنند، و هرآنچه نورانى بوده و چشمك مى‌زند دور است، بنابراين ستارگان ثابت دور هستند. و نيز: نور ماه چنين و چنان زياد مى‌شود، و هرآنچه نوراش چنين و چنان زياد شود كروى است، بنابراين ماه كروى است. در اين مثال‌ها حد اوسط معلول حد اكبر است.

(409) فهذه أمثلة الضرب الثانى من برهان إن. و لو أن هذه الحدود الكبرى كانت أعرف من هذه الحدود الوسطى، و كان القرب و البعد للمتحيرة و الثابتة أعرف من اللمع و لا اللمع، و الكرية أعرف للقمر من هيئة قبول الضوء، لكان يمكن أن تجعل هذه العلل حدودا وسطى؛ فيقال إن الكواكب المتحيرة قريبة الضوء، و كل قريب الضوء فإنه لا يلمع؛ أو يقال إن القمر كرى، و كل كرى فإنه يقبل الضوء هكذا، فكان هذا برهان لم. على أنه يجوز أن يعلم أولا الإن بالمعلول ثم يقلب فيعلم اللم بالعلة فلا يكون دورا: لأن البيان الأول لم يطلب فيه لم ألبتة؛ و أما البيان الثانى فلم يطلب فيه إن ألبتة. فيكون هذا قريبا من المصادرة على المطلوب و ليس مصادرة على المطلوب.

نام کتاب : برهان شفا نویسنده : ابن سينا    جلد : 1  صفحه : 280
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست