نام کتاب : قراضه طبيعيات نویسنده : ابن سينا جلد : 0 صفحه : 2
1- نام كتاب
نام كتاب يعنى «قراضه طبيعيّات» صريحا بهمين صورت در مقدّمه مؤلف ذكر
شده و اين است عين عبارت او (ص 4): «... و اين كتاب را موسوم كرد بقراضه طبيعيات.»
قراضه بمعنى ريزه (نصاب الصبيان ابو نصر فراهى) و خردههائيست كه از قطع چيزى ساقط
شود مانند قراضه زر و قراضه ثوب و لباس و نيز قراضه بمعنى پست (رديء) است (المنجد).
در عراق تكههاى دينار و درهم را كه قطع ميكردند و در تجارت بكار مىبردند قراضه
مىناميدند (دزى، ذيل قواميس عرب ج 2 ص 329 بنقل از حريرى و ابن خلكان)، و تركيب
دينار قراضه در برابر دينار صحيح و درست استعمال ميشد (ايضا)؛ در مصر، مس فرسوده
از كار افتاده و خردههاى مس را قراضه مىگفتند (ايضا)؛ قراضه در ايران نيز ظاهرا
در خريد و فروش معمول بوده است، در كتاب حالات و سخنان شيخ ابو سعيد ابو الخير (ص
76) آمده: «شيخ قراضهاى بداد و از آن شلغم بستد و بخورد.» (و نيز رش:
منهاج سراج، طبقات ناصرى طبع آقاى عبد الحى حبيبى قندهارى ص 517):
اكنون نيز كلمه قراضه در زبان محاوره بمعنى چيز كهنه و شكسته و فرسوده است، ولى در
استعمال اين كلمه براى عنوان كتاب بنظر ميرسد كه معنى ريزه و خرده و قطعه و تكه و
جزء منظور است. پس قراضة الذهب يعنى ريزههاى طلا و قراضة الطبيعيّات يعنى خردهها
و اجزائى از طبيعيّات، و اين معنى با ملاحظه مطالب متن كتاب تأييد ميشود، زيرا
مؤلف از اجزاء متفرّق طبيعيات بحث مىكند.
نام کتاب : قراضه طبيعيات نویسنده : ابن سينا جلد : 0 صفحه : 2