پيوند يافتن جان مردم بعالم روحانى و جايهاء فريشته [2] گوهر:
يا از آن بود- كه سخت قوى بود كه حسّ باز ندارد او را از كار [3] خويش، چنان كه مرد [4] سخت زيرك نفس هم بتواند [5] سخن گفتن، و هم بتواند شنيدن- و نبشتن
بيك حال [6]. پس اين نفس ببيدارى [7] خود بتواند
[8] ديدن آنكه [9] بخواب بيند [10]:
يا از قوّت تخيّل- كه [11] آلت ويست اندرين كار- كه هم زير را رسد و هم زبر را تا،- نفس را [12] يارى كند بپيوند زبر.