نام کتاب : ظفرنامه نویسنده : ابن سينا جلد : 0 صفحه : 3
اين عمل خواسته بفهماند كه اهمّيّت طبّ نفوس نزد او كمتر از طبّ
اجساد نيست و نيز فلسفه او متأثّر از طبّ و طبّ او متأثّر از فلسفه بوده است [1] و اين تعبير پيشينيان كه فلسفه طبّ
روح و طبّ فلسفه بدن است، ناظر به همين حقيقت مىباشد
[2].
ابن سينا در كتاب شفا از هيچ بحث و مطلبى در فلسفه و علوم فروگذارى
نكرده و آن را به گونهاى تدوين كرده كه خوانندگان آن از كتابهاى ديگر بىنياز
باشند، چنانكه خود مىگويد:
«و قد قضيت الحاجة فى ذلك فيما صنّفته من كتاب الشّفاء العظيم
المشتمل على جميع علوم الاوائل حتّى الموسيقى بالشّرح و التّفصيل» [3] و در جايى ديگر گويد: «و من أراد
الحقّ على طريق فيه ترضّ ما إلى الشّركاء و بسط كثير، و تلويح بما لو فطن له
استغنى عن الكتاب الآخر، فعليه بهذا الكتاب»
[4].
نظر به اهمّيّت اين كتاب بوده است كه او خود در زمان حياتش با وجود
مشاغل ادارى و گرفتاريهاى دنيوى به تدريس آن مىپرداخته است. چنانكه بيهقى
مىگويد:
«طالبان علم هر شب در خانه استاد جمع مىشدند. ابو عبيد پارهاى از
كتاب شفاء، و معصومى پارهاى از قانون، و ابن زيله پارهاى از اشارات، و بهمنيار
پارهاى از حاصل و محصول را بر او قرائت مىكردند».
[5] درباره كيفيّت تدوين شفا بهترين مأخذ همان سرگذشت ابن سينا است كه
به وسيله شاگردش ابو عبيد جوزجانى تدوين و تكميل شده و ارباب تراجم احوال حكما،
همچون قفطى و ابن ابى اصيبعه و بيهقى و شهرزورى از آن استفاده و در كتابهاى خود
نقل كردهاند. اين ابو عبيد كه از نزديكترين شاگردان و ملازمان استاد بوده،
كيفيّت پيوستن به استاد و ملازمت او را كه حاوى بسيارى از نكات مهم در روش علمى
ابن سينا و