responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شرح رسالة الطير( ابن سهلان ساوى) نویسنده : عمر بن سهلان ساوى    جلد : 1  صفحه : 38

شرح‌

ببايد دانستن، كه در شتر مرغ، رموزى است كه آن را ببايد شناخت، كه چون‌ [1] يك پاى او را خللى رسد، به ديگر پاى نتواند رفت، جز به سينه نرود و در بيابان با هيچ حيوان، انس‌ [2] نگيرد [3].

و از شتر مرغ‌ [4] كه بدو شبهى دارد، مگريزد [5]، و او شبهى دارد، از روى صورت به مرغ و شبهى‌ [6] دارد با شتر. و خايه كه نهاده باشد، اگر از آن بيفتد، ديگرى كه اشتر مرغى ديگر نهاده باشد، او را به جاى آن بايستد و اين همه، رموز نيكوست.

امّا شيخ پيش بيك رمز، اشارت‌ [7] كرده‌ [8] است، كه او آهن و سنگ كرم خورده فرو برد و چون‌ [9] او را [10] اطفا و تبريد آن عمل كند و آن آهن و سنگ كرم او را زيان كار نبود، و اشارت‌ [11] كرد بدان كه‌ [12] افعى استخوانهاى سخت فرو برد و غذاى او شود و در جوف اشتر مرغ، آهن گرم و سنگ گرم، غذاى او شود و حرارت برو [13] آن را به اعتدال باز آرد، چنانكه غذا شود و چون مار استخوان را تليين و تلطيف كند [14]، چنانكه غذا شود. پس آدمى‌ [15] مى‌بايد كه اين دو معنى، يكى كه حرارت را تسكين كند و ديگر كه، ناملايم را لطيف و ليّن گرداند. و اين اشارت‌ [16] است به آنكه حكماء گفته‌اند، در اصلاح‌ [17] قوّت شهوانى و به قوّت غضبى و اصلاح غضبى به شهوانى، و آن چنان باشد كه تفكر كند در [18] احوال آنكه، برو خشم گرفته‌


[1] - كه يك.

[2] - اصل انسى.

[3] - اصل نگيريد.

[4] - اصل شتر مرغ.

[5] - بگريزد.

[6] - شبيهى.

[7] - اشاره.

[8] - اصل نكرده.

[9] - جوف.

[10] - در اطفا.

[11] - اشاره.

[12] - اصل كه.

[13] - او.

[14] - اصل مار كه استخوان را تربيتى كند و تلطيف كند.

[15] - آدمى را.

[16] - اشاره.

[17] - اصطلاح.

[18] - اصل به.

نام کتاب : شرح رسالة الطير( ابن سهلان ساوى) نویسنده : عمر بن سهلان ساوى    جلد : 1  صفحه : 38
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست