responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات نویسنده : بهشتى، احمد    جلد : 1  صفحه : 403

كلى واجب نيستند؛ بلكه بيشتر آنها از مقدّمات مشهورى‌اند كه به‌سبب رعايت مصالح عمومى بر آنها اجماع شده است و شايد در ميان آنها چيزهايى باشد كه به حسب بعضى از فاعل‌ها به حكم برهان صحيح باشد. [1]

و هرگاه حقايق تحقيق شوند، بايد به واجبات التفات شود نه به امثال آنها و تو اقسام مقدّمات را در جاى خود شناخته‌اى.

شرح و توضيح‌

يكى از اشكال‌هايى كه در مسئله بنيادى خير و شر برمبناى فيلسوفان بروز كرده و فيلسوفان مسلمان به پيروى از شيخ الرئيس آنها را اوهام ناميده‌اند، [2] چنين است:

هرگاه معصيت‌ها و رذايلى كه از انسان صادر مى‌شود، به قضاى الهى واقع مى‌شود و در قدر او داخل است، به حكم ضرورت، اختيار از انسان سلب مى‌شود. بنابراين، بر خدايى كه منبع جود و احسان است، قبيح است كه معصيت‌كاران را كيفر دهد و انسان ضعيف و عاجز را بر كارى كه از اختيار او خارج است، عذاب كند. چنين كارى بر خلاف قاعده عدل و احسان، بلكه مقتضاى جور و عدوان است. قرآن كريم مى‌فرمايد:

إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إِيتاءِ ذِي الْقُرْبى‌ وَ يَنْهى‌ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْيِ‌؛ [3]

خداوند به عدالت و نيكى و كمك به خويشاوندان فرمان مى‌دهد و از زشتى و منكر و ستم، نهى مى‌كند.


[1] . از آن‌جا كه براى پاسخ به اشكال سه راه داريم: راه فلاسفه، راه معتزله و راه اشاعره، شيخ الرئيس در اين قسمت به نقد پاسخ معتزله پرداخته است.

[2] . ر. ك: الحكمة المتعالية فى الاسفار العقلية الاربعه، ج 7، ص 81.

[3] . نحل (16) آيه 90.

نام کتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات نویسنده : بهشتى، احمد    جلد : 1  صفحه : 403
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست