نام کتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات نویسنده : بهشتى، احمد جلد : 1 صفحه : 403
كلى واجب نيستند؛ بلكه بيشتر آنها از مقدّمات مشهورىاند كه بهسبب
رعايت مصالح عمومى بر آنها اجماع شده است و شايد در ميان آنها چيزهايى باشد كه به
حسب بعضى از فاعلها به حكم برهان صحيح باشد.
[1]
و هرگاه حقايق تحقيق شوند، بايد به واجبات التفات شود نه به امثال
آنها و تو اقسام مقدّمات را در جاى خود شناختهاى.
شرح و توضيح
يكى از اشكالهايى كه در مسئله بنيادى خير و شر برمبناى فيلسوفان
بروز كرده و فيلسوفان مسلمان به پيروى از شيخ الرئيس آنها را اوهام ناميدهاند، [2] چنين است:
هرگاه معصيتها و رذايلى كه از انسان صادر مىشود، به قضاى الهى واقع
مىشود و در قدر او داخل است، به حكم ضرورت، اختيار از انسان سلب مىشود.
بنابراين، بر خدايى كه منبع جود و احسان است، قبيح است كه معصيتكاران را كيفر دهد
و انسان ضعيف و عاجز را بر كارى كه از اختيار او خارج است، عذاب كند. چنين كارى بر
خلاف قاعده عدل و احسان، بلكه مقتضاى جور و عدوان است. قرآن كريم مىفرمايد: