نام کتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات نویسنده : بهشتى، احمد جلد : 1 صفحه : 222
در آينده كه خواجه، يكبار ديگر همين اشكال را در ضمن اشكالهاى
ديگرى كه بر نظريّه علم ارتسامى وارد كرده، [1] مطرح مىكند، به نقد آن مىپردازيم و پاسخ عقلپسند خود را كه پاسخ
نهايى است ارائه مىكنيم.
اشكال دوم:
او مىگويد:
و في وجود الانفعالات منها أيضا نظرا آخر؛ لأنّ العقل بالقوّة لا
يخرج إلى الفعل من غير مخرج خارجيّ، كما في النمط الثالث؛
[2]
و درباره اينكه علوم انفعالى برخاسته از ذات عاقل باشد، اشكالى ديگر
است؛ زيرا عقل بالقوّه، بىنيروى خارجى از قوّه به فعل نمىرسد؛ چنانكه در نمط
سوم [3] بيان شده است.
در اينكه علم فعلى مىتواند برخاسته از ذات عالم يا به افاضه غير
باشد، مشكلى نيست و در اينكه علم انفعالى هم مىتواند به افاضه غير باشد، بحثى
نيست. بحث در اين است كه آيا علم انفعالى مىتواند برخاسته از ذات عالم باشد يا
خير؟
البته پاسخ منفى است، موجودى كه به علم انفعالى عالم مىشود، عالم
بالقوّهاى است كه عالم بالفعل مىشود و به بيان ديگر، از مرتبه عقل بالقوّه به
مرتبه بالفعل مىرسد. بديهى است چنين موجودى جوهر نفسانى است كه مىتواند از قوّه
به فعل و از نقص به كمال برسد، نه جوهر عقلانى و نه واجب الوجود كه در مورد آنها
خروج از قوّه به فعل و از نقص به كمال، محال و ممتنع است.
در نمط سوم [4] بيان شده است كه جوهر نفسانى براى خروج از قوّه به فعل و از