نام کتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات نویسنده : بهشتى، احمد جلد : 1 صفحه : 217
علم حصولى غيرذاتى
نفس آدمى جوهرى است قابل كه صورتهاى علمى خود را- چه فعلى و چه
انفعالى- از مبادى عالى دريافت مىكند.
قرآن كريم مىفرمايد: عَلَّمَ الْإِنْسانَ
ما لَمْ يَعْلَمْ. [1]
نفس آدمى تا وقتىكه در مسير كمالجويى است، نيازمند مكمّل است. نفس
نمىتواند هم فاعل كمال و هم قابل كمال باشد؛ چرا كه اتحاد فاعل و قابل جايز نيست.
به ويژه اگر قبول به معناى انفعال تجدّدى باشد.
نفس تنها قابليّت پذيرش صورتهاى علمى را دارد و تا زمانىكه قابليّت
باقى باشد، از جانب فيّاض على الاطلاق يا از ناحيه مبادى عالى- كه واسطههاى فيض
مىباشند- صورتهاى علمى به او افاضه مىشود؛ چرا كه از ناحيه فيّاض على الاطلاق
يا واسطههاى فيض، بخلى نيست.
از اين جهت، فرقى ميان علم فعلى و انفعالى نيست. در علم انفعالى،
افاضه فيض از سوى مبادى عالى است، نه از جانب صورتهاى مادّى خارجى. صورت مادّى
خارجى، افاضه فيض نمىكند، بلكه نقش آن اعداد است؛ يعنى صورت مادّى خارجى
هنگامىكه قواى حسى و ادراكى را تحت تأثير قرار دهد، نفس، آمادگى كسب فيض از مبادى
عالى را پيدا مىكند. پس صورت مادّى خارجى، معدّ و نفس، مستعدّ است و مبادى عالى،
فيّاضيّت دارند. در علم فعلى نيز فيّاض بىواسطه و باواسطه، مبادى عالىاند و نفس،
تحت حالات و شرايطى آماده پذيرش صورتهاى علمى فعلى مىشود.