نام کتاب : معراجنامه نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 17
(فصل)
در مقدمه معراج پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلم
بدان كه ساز هر چيز در خور آن چيز بود و راه هر مقصدى معين بود در
جهة آن مقصد تا اگر كسى خواهد كه راه موضعى در پيش گيرد و مقصودى ديگر را مراد
سازد كه راه نه بدان جهت بود هرگز بمقصد نرسد چنانكه اگر كسى خواهد كه ببغداد رود
و راه سمرقند در پيش گيرد ببغداد نرسد اما چون راه بغداد در پيش گيرد بمقصد رسد و
در سازها همين است اگر كسى خواهد بساز زركوبى يا پيشه ديگر كه ساز آن معين نبود
گرايد ندامت برد و راست نيايد و همچنين اگر كسى پندارد كه جسم آدمى جائى رسد كه
عقل رسد محال زيرا كه عقل بمعقول كه رسد نه بمدت بود و نه آلت و بواسطه زمان نرود
زيرا كه عقل نه در موضع باشد و مكان بدو محيط نشود پس آنجا كه عقل رسد جسم نرسد و
جسم جوهرى كثيف است قصد بالا ندارد اگر سفر كند ببالا جز عرض و قهرى نبود اگر
خواهد كه بتعجيل مسافتى كه بتانى رفته باشد قطع كند نتواند پس مقاصد دو گونه است
يا معقول است يا محسوس قاصد محسوس حس بود و قاصد معقول عقل و بلندى دو گونه است يا
معقول است يا محسوس بلندى محسوس از جهت ادراك نظر ببالاى محسوس بود و بلندى معقول
از راه بمرتبه و شرف بود زيرا كه نه در موضع
نام کتاب : معراجنامه نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 17