responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمة رساله اضحوية نویسنده : ابن سينا    جلد : 1  صفحه : 65

فصل پنجم در آن كه آن چيزى كه حقيقت مردم است، پذيراى تباهى و فنا نيست؛ و وى جوهرى است كه هميشه خواهد بودن.

در چند كتاب بيان كرده‌ايم كه «نفس جوهرى است» خصوصا در شرح كتاب «ارسطاطاليس» در نفس.

اما آنچه اينجا بر سبيل اختصار بيان خواهيم كردن، آن است كه: نفس ناطقه كه مردم راست، در مادّت منطبع نيست؛ و قائم به جسم نيست. و از چند وجه اين دعوى پديد كنيم.

اول: آن كه محال است كه جسمى را قوت نامتناهى باشد؛ و محال است كه قوت نامتناهى در جسمى بود؛ زيرا كه همه جسمها پذيراى بهره‌اند [1]. [پس‌] لازم آيد كه: هر چه در او بود، هم پذيراى بهره باشد.

و چون چنين بود؛ آثارى كه جمله جسم را بود و نامتناهى بود، يا پاره‌هاى جسم را از آن جنس اثر تواند بود يا نه؟

اگر شايد بود، نامتناهى بود، چون آثار جمله جسم نامتناهى.

و محال است كه پاره جسم را از آن هيچ اثر نباشد؛ زيرا كه قوت در جملگى جسم است.

پس چون جسم را پاره كنيم، هر پاره را قوتى بود- از جنس قوت جمله- و آن را اثرى بود از جنس آثار جمله جسم.

و چون اين قسم باطل شد، آن دو قسم ديگر بماند كه: آثار پاره جسم يا متناهى باشد- به‌


[1] . يعنى قابل تجزيه و تقسيم هستند.

نام کتاب : ترجمة رساله اضحوية نویسنده : ابن سينا    جلد : 1  صفحه : 65
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست