نام کتاب : ترجمة رساله اضحوية نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 24
مىكردند و بر يكديگر پيشى مىگرفتند تا از تماشاى زيبايى و فريبندگى
چهره وى بهرهور شوند ...
همه نيروهاى شيخ به كمال بود. اما نيروى آميزش با زنان در وجود وى از
ديگر نيروهاى شهوانى افزون بود، و در اين كار زيادهروى مىكرد.
روزى از سوى ياران، زيان زن دوستى و پرخورى و شب زندهدارى- كه شيخ
در اين هر سه افراط مىكرد- به وى گوشزد شد. شيخ پاسخ داد: خداى بزرگ از نيروهاى
جسمى و روحى مرا بهره فراوان بخشيده است، و من بايد از همه اين نيروها نيك بهره
برگيرم و به موقع برخوردار شوم.
پايان زندگى بو على 428 ه- 1036 م
زيادهروى در شهوات سرانجام جسم نيرومند شيخ را فرسوده كرد. به
هنگامى كه علاء الدوله با «تاش فراش» مىجنگيد- و ابن سينا همراه وى بود- بيمارى
قولنج گريبان شيخ را گرفت. شيخ از ترس آنكه مبادا در هنگامه كارزار و فرار امير،
زمينگير شود و از همگامى با او بازماند، در يك روز هشت نوبت دستور تنقيه داد. بر
اثر اين زيادهروى، رودههايش زخم شد. چون در كار درمان ورزيده بود، خويشتن را با
داروهاى مناسب اندكى بهبود بخشيد. اما عليل گشت. زيرا از غذا پرهيز نمىكرد، و از
صحبت زن- دستبردار نبود. در نتيجه بيمارى قولنج وى گاهى زورآور مىشد و زمانى
تسكين مىيافت، تا آن هنگام كه در ركاب علاء الدوله به سوى همدان رهسپار گرديد.
در اين سفر بيمارى شيخ به شدت گراييد، چون به همدان رسيد دانست كه
نيروى جسمانى خود را چنان از دست داده كه ديگر از غذا و دارو كارى ساخته نيست. بنا
بر اين از درمان خويش دست كشيد و گفت: «مدبر تن من از تدبير فرومانده و درمان
بيفايده است». چند روزى بر اين حال بود تا ديده از جهان فرو بست. جسمش را در همدان
به خاك سپردند. در آن هنگام پنجاه و هشت ساله بود.
آثار ابن سينا
دكتر يحيى مهدوى در فهرست مصنفات ابن سينا 131 كتاب و رساله را از
آثار مسلم شيخ شمرده، و از 111 كتاب و رساله به نام آثار مشكوك وى ياد كرده است كه
مجموع آنها 242 تأليف و تصنيف مىشود.
مقدارى از كتابهاى شيخ به سبب مفصل بودن موضوع در چندين مجلد تدوين
شده، كه گاهى تعداد آنها تا بيست جلد رسيده است، مانند كتابهاى «حاصل و محصول» و
«الانصاف» و ...
«كتاب دانشنامه علائى» يگانه تصنيف فارسى شيخ است كه در انتساب آن
به شيخ ترديد نشده:
«در جميع نسخ قديمى فهرست آثار شيخ با قيد اينكه فارسى است نام آن
برده شده است، و نخستين كتاب جامعى است كه به فارسى در جميع علوم نظرى متداول آن
زمان نوشته شده است و تا امروز باقى است.
در اين كتاب شيخ سعى كرده است كه براى اصطلاحات فلسفى معادلهاى فارسى
بيابد، و يا بسازد و به- كار ببرد، تا اين راه دشوار را براى آيندگان بگشايد» [1]