نام کتاب : در قلمرو بلاغت نویسنده : علوى مقدم، محمد جلد : 1 صفحه : 194
يعنى در واقع آن وحدت را، صبغه و رنگ و مهر ثابت الهى دانسته و گفته
است كه اسلام دينى است كه وحدت بشرى در آن است و پاك و منزّه از شرك است بطورى كه
مؤمنان راستين گويند:
«... نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ».
چه خوبست كه اندكى بينديشيم تا دريابيم كه خداى بزرگ، چگونه مردان و
زنان باايمان را يار و پشتيبان يكديگر قرار داده و گفته است:
نخستين توصيف مؤمن در اين آيه، تعاون و هميارى است نسبت به يكديگر.
يعنى مسلمانها نبايد نيروهاى خود را بيهوده هدر دهند، بلكه همگان
بايد به صورت نيروى واحد باشند، همه افراد مؤمن بايد به شكل اندام واحدى، احساس
همبستگى كنند، زيرا:
«المؤمناخ المؤمن كالجسد الواحد؛ ان اشتكى
شيئ منه وجد الم ذلك فى سائر جسده ...» 7
مؤمن برادر مؤمن است، مانند يك پيكرى كه اگر عضوى از آن دردمند شود،
اعضا ديگر هم احساس درد كنند ...
مؤمن، برادر مؤمن است، همه يك پيكرند، ارواح مؤمنان از يك روح نشأت
گرفته، همگان از سرچشمه فيّاض روح اللّه كه منشأ هستى است و نيرودهنده وجود
مىباشد، نيرو گرفتهاند؛ بايد در تمام موارد به يكديگر مدد رسانند، روح وحدت و اتّحاد
را حفظ نمايند، زيرا: