responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آزادى و مسؤوليت زن نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى    جلد : 1  صفحه : 93

عمل ائمّه عليهم السلام را بايد به عنوان يك اصل تربيتى در سيره شريفشان بدانيم.

پند گرفتن از داستانهاى پيامبران‌

قرآن كريم بر شيوه‌هاى تربيتى مكتبى و قومى پرتو افشانى مى‌كند و از اين موارد است اين سخن خداى متعال كه مى‌فرمايد:

(إِذْ قَالَ يُوسُفُ لِابِيهِ يَا أبَتِ إِنِّي رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَباً وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَيْتُهُمْ لِي سَاجِدِينَ* قَالَ يَابُنَيَّ لَا تَقْصُصْ رُؤْيَاكَ عَلَى‌ إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُوا لَكَ كَيْداً إِنَّ الشَّيْطَانَ لِلْإِنسَانِ عَدُوٌّ مُبِينٌ* وَكَذلِكَ يَجْتَبيكَ رَبُّكَ وَيُعَلِّمُكَ مِن تَأْوِيلِ الْأَحَادِيثِ وَيُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَعَلَى‌ آلِ يَعْقُوبَ كَمَا أَتَمَّهَا عَلَى‌ أَبَوَيْكَ مِن قَبْلُ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبَّكَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ) [1].

« [ياد كن‌] زمانى را كه يوسف به پدرش گفت: اى پدر! من [در خواب‌] يازده ستاره را با خورشيد و ماه ديدم. ديدم [آنها] براى من سجده مى‌كنند. [يعقوب‌] گفت:

«اى پسرك من! خوابت را براى برادرانت حكايت نكن كه براى تو نيرنگى مى‌انديشند، زيرا شيطان براى آدمى دشمنى آشكار است* اين چنين پروردگارت تو را بر مى‌گزيند، و از تعبير خوابها به تو مى‌آموزد، و نعمتش را بر تو و بر خاندان يعقوب تمام مى‌كند، همان گونه كه قبلًا بر پدران تو، ابراهيم و اسحاق، تمام كرد. در حقيقت پروردگارتو داناى حكيم است.»

حضرت يوسف عليه السلام هنوز كودكى خرد بود و تحوّلات زندگى منتظر او بودند، تا از اين ميان يك پيامبر و رهبر بزرگ شكل گيرد و در آينده بر يكى از بزرگترين تمدّتها حكمرانى كند.

پس از آنكه يوسف صديق روياى خود را براى پدر تعريف كرد، پدر با


[1] - سوره يوسف، آيات 4- 6.

نام کتاب : آزادى و مسؤوليت زن نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى    جلد : 1  صفحه : 93
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست