نام کتاب : زندگانى سيد الشهداء امام حسين(ع) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 41
- پس بخشش، نابود كننده آن نعمتهاى رسيده نيست و بخل نمىتواند آن نعمتهاى
از دست رفته را نگاه دارد.
در حقيقت او پيش از آنكه گوينده خصال نيك باشد، عامل بدانها بود.
داستان زير از همين ويژگى امام حسين عليه السلام حكايت مىكند.
4- امام حسين به ديدار اسامة بن زيد كه در بستر بيمارى افتاده بود،
رفت و شنيد كه او مىگويد: واى از اين اندوه.
آنحضرت از اسامه پرسيد: اى برادر كدام اندوه؟ اسامه گفت: قرضى كه
دارم. شصت هزار درهم.
پس امام فرمود: پرداخت آن بر من. اسامه گفت: مىترسم پيش از اداى قرض
خود از دنيا بروم. امام فرمود:
«نمىميرى مگر آنكه من اين قرض را ادا كرده باشم؛ و آنحضرت چنان كه
خود گفته بود پيش از وفات اسامه، قرض او را پرداخت. [1]
شجاعت و دلاورى
ما شيعيان بر اين باوريم كه ائمه معصوم عليهم السلام به قلّه همه
كمالات انسانى رسيده و در رسيدن به هر كمالى از همگان گوى سبقت ربوده بودند.
امّا شرايط خاصّاجتماعى كه هر يك از ائمه عليهم السلام در آن به سر
مىبردهاند، موجب مىشده تا صفتى مخصوص به همان اوضاع و شرايط در آن نمود بيشترى
پيدا كند. بنابر اين مىتوان گفت كه هر كدام از آنان صفتى متفاوت