نام کتاب : زندگانى كريم اهل بيت حضرت حسن بن على(ع) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 10
گوشهايش اقامهو اذان گفت و پس از آنكه از پوشاندن جامه زرد به كودك
نهى كرد، دستور داد تا خرقهاى سپيد بياورند و كودك را در آن بپيچند.
پيامبر اعظم منتظر بود تا ببيند آيا از آسمان خَبَر تازهاى درباره
اين كودك فرود مىآيد يا نه؟ وحى نازل شد و خطاب به آنحضرت گفته شد: نام فرزند
هارون، جانشين موسى عليه السلام، شبّر بود و على نيز نسبت به تو به منزله هارون
است نسبت به موسى، پس اين كودك را «حسن» نام گذارى كن كه حسن در عربى مرادف شبّر
است.
نام حسن در مدينه، همچون بوى خوش گلها پيچيد. مژده دهندگان با
گرمترين و شايستهترين تبريكات به خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله آمدند، زيرا
حسن نخستين فرزند خانه رسالت بود و چشم پيامبر اكرم و ياران بزرگوارش به وى دوخته
شده بود. او تجديد كننده رسالت پيامبر بود و در آينده، مقتدا و الگوى مسلمانان
صالح به شمار مىآمد. او پس از پيامبر ادامه دهنده راه و رسالت آنحضرت بود.
روز بعد، پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود تا قوچى بياورند و قربانى
كرد. چون قربانى را نزد آنحضرت آوردند، وى خود آمد تا بدين مناسبت دعايى بخواند.
پس فرمود:
«بسماللَّه الرحمن الرحيم. خدايا! استخوان آن در مقابل استخوان حسن
و گوشت آن در مقابل گوشت او و خون آن در برابر خون او و موى آن در برابر موى او.
خدايا! اين را نگاهبان محمّد و آل او قرار بده».
سپس دستور داد گوشت قربانى را ميان تنگدستان و مستمندان تقسيم كنند
تااين كار پس از وى در ميان مردم سنّت گردد. وخانوادههاى توانگر در هر
نام کتاب : زندگانى كريم اهل بيت حضرت حسن بن على(ع) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 10