نام کتاب : احكام خانواده و آداب ازدواج نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 161
كالا ودارايى او را پاس مىداشته وبه زمينش رسيدگى مىكرده است.»
[1]
3- در تفسير فخر رازى آمده است: روايت شده كه عمر بر منبر گفت: دو
متعه در زمان پيامبر صلى الله عليه و آله مشروع بوده است كه من از هر دوى آنها
بازمى دارم؛ متعه حج ومتعه زنان.
فخر رازى مىافزايد: اين از سوى او تصريحى است بر آن كه متعه نكاح در
زمان پيامبر صلى الله عليه و آله موجود بوده است واين سخن عمر: (من از آن دو باز
مىدارم) دلالت بر آن دارد كه پيامبر آن را نسخ نكرده است واين عمر بوده كه به نسخ
آن پرداخته است. حال كه اين ثابت شد مىگوييم چنين كلامى دلالت بر آن دارد كه متعه
در زمان پيامبر صلى الله عليه و آله ثابت بوده ونسخ نشد مگر به وسيله عمر، وهرگاه
اين ثابت تلقى شود بايد كه منسوخ به شمار نيايد، زيرا آنچه در زمان پيامبر صلى
الله عليه و آله ثابت بوده وشخص پيامبر آن را نسخ نكرده نمىتواند با نسخ عمر
منسوخ دانسته شود، واين همان برهانى است كه عمران بن حصين به آن استشهاد كرد وگفت:
خداوند درباره متعه آيهاى فرو فرستاد وآن را با آيه ديگرى نسخ نكرد، وپيامبر ما
را بدان خواند واز آن باز نداشت، سپس مردى هرچه خواست، طبق نظر خودش گفت: (يعنى
عمر از آن نهى كرد.)» [2]
4- از امام باقر عليه السلام نقل شده كه على عليه السلام مىفرمود:
«اگر پسر خطاب بر من پيشى نمىگرفت (در تحريم متعه) كسى زنا نمىكرد