«مردان از آن جهت كه خدا بعضى را بر بعضى برترى داده است واز آن جهت
كه از مال خود نفقه مىدهند بر زنان تسلط دارند. پس زنان شايسته، فرمانبردارند ودر
غيبت مردان حافظ حقوق شوهران مىباشند وآنچه را خدا به حفظ آن امر فرموده نگه
مىدارند...»
از اين آيات چنين به دست مىآيد كه دادن نفقه براى خانواده (همسر
وفرزندان) بر حسب نياز وشايستگى ايشان ودر حدى كه انفاق نيكى باشد وعرف آن را امرى
پذيرفته ومطلوب بداند، واجب است. از اين رو شايسته است در انفاق به سطح خانواده
نگريسته شود [3] ولى بايد وضع مرد را هم در نظر داشت واو را بيش
از تواناييش مكلّف نكرد [4] پس اگر مردى
توانگر است بايد خانواده خود را در توانگريش شريك گرداند و با گشاده دستى به آنها
نفقه دهد، در حالى كه اگر در آمدى محدود داشته باشد بايد از آنچه كه خدا به او
داده انفاق كند.
وحق اداره خانه وقيمومت زن به مرد داده شده است، زيرا- غالباً- حكمت
بيشترى دارد واز مال خود نفقه مىدهد، وبدين ترتيب مرد