انسان بايد حرمتهاى خود را پاس دارد، و نفس خود را از شهوتهاى گناه
آلود و دشمنى و داراييهاى خود را از ولخرجى و اتلاف نگهدارد.
چهبسا اوّلين چيزى كه بايد پاس داشت: فرج، بويژه براى زنان (چراكه
آسيبپذيرتراند)، پس از آن نفس و در آخر داراييها باشد.
از اين رو بايد گفت محافظت از حرمتهاى هركس وظيفهاى مشترك
[1] - اصل عربى اين تيتر «الإحصان والحفظ» مىباشد كه نگارنده در
پا نوشت، توضيحاتى درباره آن داده است كه توجّه شما را به آن جلب مىكنيم:
با توجّه به واژه (الإحصان) و مشتقّات آن و موارد كار بردشان
مىتوان سه بُعد براى معنى آن در نظر گرفت:
نخست: وجود چيزى با ارزش كه مىخواهيم از آن مراقبت كنيم.
دوّم: اينكه اين چيز با ارزش به آنچه از آن نگهدارى مىكند احاطه
شود.
سوم: اينكه اين مراقبت ثابت و مداوم باشد بگونهاى كه شئ و يا شخص
مورد مراقبت، احساس اطمينان و آرامش كند.
از اين رو معنى واژه «حصن» متفاوت از معنى واژه «حفظ» مىباشد، چه،
حفظ مراقبت از چيزى را به هنگام بروز خطر گويند، حال آنكه در «حصن» شئ مورد مراقبت
در وضعيّتى امن قرار مىگيرد تا با بروز خطر آسيبى نبيند.
نام کتاب : احكام شريعت پيرامون حيات طيبه نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 189