ندادند، آن مقدارى از وصيت كه برابر ثلث اموالش مىباشد صحيح بوده
وبيش از آن باطل است.
10- اگر انسان درباره اموالش هيچ وصيت نكرده باشد، تمام اموال باقى
ماندهاش بعد از خارج كردن واجبات مالى شرعى بر عهده او، بين ورثه تقسيم مىشود
وبراى شخص، هيچگونه حقى در اموالش باقى نمىماند، مگر اينكه همه يا بعضى از ورثه
خودشان بخواهند مقدارى از اموال را به نفع شخص ميت هزينهكنند.
11- وصيتهايى كه مخالف احكام شرعى باشد باطل است، بنابراين اگر وصيت
كند كه اموالش را بر اساس روشى كه خود معين كرده تقسيم كنند، يا وصيت كند تمام
اموالش براى يكى از ورثه باشد، وديگر ورثه را از حقوق شرعيشان محروم نمايد، وصيتش
باطل است، ووصيتهاى مشروع او فقط در يك سوم اموالش نافذ است، وباقى اموالش بنابر
موازين شرعى بين ورثه تقسيممىشود.
12- اگر ورثه بعد از مرگ شخص، اجازه دهند كه وصيت او در بيش از يك
سوم اموالش اجرا شود، اجازه آنها صحيح ونافذ بوده وآنها هچگونه حق رجوع از اجازه
خود را ندارند. همچنين اگر در زمان زندگى شخص وصيّت كننده اين اجازه را بدهند،
مشهور بين فقها اين است كه در آن موقع نيز حق رجوع ندارند واين نظر نسبت به ديگر
نظرها قويتر است.
13- وصيت به امر حرام مانند وصيت به صرف اموال براى كمك درگناه
وتجاوز «مثل پشتيبانى ويارى دادن ظالم، بخشش مال به مؤسساتى كه از نظر شرعى حرام
است، همچون مراكز قمار، ومراكز چاپ ونشر كتابهاى گمراه كننده وشبيه به اين» جايز
نيست. همچنانكه وصيت به عملى غير عقلايى كه صرف مال در آن بيهوده ونوعى حماقت است
«مانند وصيت به انداختن اموال در دريا» نيز صحيح نيست، واگر شخص ميت به اينگونه
امور وصيت كرده باشد، هچكساجازه ندارد به وصيت او عمل كند.