2- سوگند درخواست واين سوگندى است كه شخص آنرا به هنگام خواستن چيزى
استفاده مىكند، تا طرف مقابل را بر قبول خواستهاشتحريك كرده وبرانگيزد مانند
اين سخن كه، «تو را به خدا، دعوت مرا بپذير» يا «تورا به خدا اين كتاب را به من
بده»
وبر اين سوگند هيچ گناه وكفارهاى، نه بر سوگند خورنده ونه بر طرف
ديگر مترتب نيست، وطرف ديگر واجب نيست كه به خاطر سوگند، خواسته سوگند خورنده را
قبول كند، اگر چه شايسته است كه به احترام نام مبارك خداوند خواسته او را قبول
نمايد.
3- سوگند تعهّد، سوگندى است كه به موجب آن شخص سوگند خورنده خود را
متعهّد ومكلّف به انجام ويا ترك عملى كند، مانند اينكه شخصى بگويد «به خدا سوگند
روز اول هر ماه را روزه مىگيرم» يا بگويد «به خداوند سوگند استعمال دخانيات را
ترك مىكنم».
اين سوگند بنابر شروطى كه خواهيم گفت منعقد شده وپايبندى به آن واجب
ومخالفت با آن گناه بوده واحكام مفصلى بر آن مترتب است واين همان سوگندى است كه در
كتب فقهى از آن بحث شده است.
4- سوگند بيهوده وآن سوگندى است كه بدون قصد، اراده وتعهّد بر زبان
جارى مىشود، ودر ميان بسيارى از مردم بنا به عادت در محاورات بكار مىرود، به
گونهاى كه در سخنانشان بدون قصد وبدون تعهّد بهچيزى، به خداوند قسم مىخورند.
خدا وند مردم را به خاطر اين نوع قسم مؤاخذه نمىكند زيرا كه او خود فرموده:
لَا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِى أَيْمَانِكُمْ[1] «خداوند شما را به خاطر سوگندهاى بيهوده «وخالى از اراده» مؤاخذه
نمى كند».
وبطور كلى سوگندهاى راست، چه مربوط به گذشته، يا حال ويا آينده باشد،
ونيز سوگندهاى بيهوده مكروه است، مگر اينكه يادكردن سوگند براى دفع ظلم از خود يا
ديگرى باشد. در حديثى از حضرت امام صادق (ع) آمده است [2]
كه: «هر گز به دروغ يا