نام کتاب : يس اسماى حسناى الهى نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 69
خدا همين واقعيّت تلخ را در قرآن به انسان گوشزد مىكند و هشدار
مىدهد كه دست از تكبّر و خودخواهى برداريم و تسليم اوامر و نواهى حضرتش باشيم و
او را تبعيّت كنيم؛ تا از امتحان سربلند و پيروز بيرون آييم.
لازمهى اين پيروزى و سرافرازى اين است كه از بشرى چون خود كه غذا
مىخورد و در جامعه حضور دارد و چون بقيّه زندگى مىكند، بدون چون و چرا تبعيّت
كنيم.
اين حكمتهاى خداست. اگر مىخواست مىتوانست به جاى فرستادن پيامبرى
از جنس بشر، هيكل بزرگى با قدرت فوقالعاده و پول هنگفت بفرستد؛ اما در اين صورت
ما انسانها دنبال پول، هيكل و قدرتش بوديم؛ نه علم و دين و وحى او.
اما خداوند امر مىكند كه از نوجوانى چون حضرت جواد عليه السلام كه
نُه سال بيش نداشت، تبعيّت كنيم واين يك آزمون مهم براى مومنان است.
اين يكى از بحثهاى اساسى بين انسان و خداست. به همين دليل است كه
خداوند در سورهى يس اوّل مىفرمايد: «مَنِ اتَّبع الذّكر»
و سپس «خَشِىَ الرَّحمن». چون بايد روح تسليم در انسان پيدا
شود و قبول كند كه پيامبر از طرف خداست. اگر اين روحيّه در انسان پيدا شد، شرط دوم
هم مىآيد كه بيم و خشيت و ترس از خداوند باشد.
واژهى «خشيت» در كنار كلمهى اميدبخش «رحمان»!
در اينجا كلمهى «رحمن» هم آمده. چون خداوند هر چند خواهان آن است كه
خشيت و بيم از او در دل انسان وجود داشته باشد؛ امّا خوان رحمتش نيز گسترده است.
از افلاطون نقل مىكنند كه سؤال مىكند:
اگر آسمان كمان باشد و بلا، تيرى در زه آن كمان و كمانگير خداوند؛
پس
نام کتاب : يس اسماى حسناى الهى نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 69