آيا ديدى كسى را كه هواى نفسش را معبود خود برگزيده است؟!
منظور از «اله» معبود است. چگونه مىشود كه هوى، معبود مىشود؟ آيا
فردْ به هواى خود سجده مىكند؟ عبادت هوى چگونه است؟ بىشك منظورْ پيروى كردن از
هوى است و نه سجده بر آن.
شيطانِ مخفى و مُستتِر
من مطلبى در ذهنم هست كه مىخواهم در اين جمع علما، مطرح كنم و در يك
فرصتى در بارهى آن بحث شود.
از ظاهر آيات قرآن پيداست كه شيطان يك موجود ناپيدا ولى شناخته شده
براى انسان است. از جمله، همين آيه است:
حالْ اين عهد در عالم ذرّ بوده، يا فطرت است يا وجدان است يا
پيغمبرها فرمودند- هر چه باشد- اين شيطانى كه به ما گفتهاند او را عبادت نكنيد،
بايد يك چيز واضح و روشنى باشد. در حالتى كه ما خيلى از وقتها مىبينيم اين شيطان
كذايى، واضح نيست! در حقيقت، نه اينكه واضح نيست، خودمان را به اين مىاندازيم كه
شيطان برايمان واضح نيست.
از اين پيدا مىشود كه «بالأخره» شيطان موجودى است كه هر كسى
مىتواند او را به آسانى بشناسد و القاءها و وسوسههاى او را بفهمد؛ و اگر كسى
بگويد من نفهميدم، در حقيقت خود، در نفهميدن وسوسههاى شيطان مقصّر است.
در قرآن، آيات زيادى است كه شيطان رابه ما معرّفى مىكند و صفات او
را