نام کتاب : يس اسماى حسناى الهى نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 306
يعنى: من با شما عهد بستم. حجّت را بر شما تمام كردم. همهى وسايل
هدايت- غير از «جبر»- را براى شما مهيّا كردم!
خداوند همهى وسايل هدايت را كه به ذهن انسان خطور كند- براى او
مهيّا مىكند و فقط او را مجبور نمىكند؛ امّا باز مىبيند كه انسان نافرمانى و
سرپيچى مىكند!
/ ب
منطقهى امامنشينِ بهشت!/
/ تمهيد ي كل الحقوق محفوظه تو الله نجخدا در ابتدا مىفرمايد:
وَامْتَازُوا الْيَوْمَ أَيُّهَا الْمُجْرِمُونَ؛
مجرمان! دور شويد!
مگر خود همين دورشدن آسان است؟
خُب، اين دونفرْ با هم بودهاند؛ يا پدر و پسر هستند؛ يا دو برادر
هستند؛ يا همدرسى، هم حجرهاى و همرزم بودهاند. همه در دنيا با هم بودهاند و
امتياز و جدايى در كار نبوده است. قاطى و دَرْهم است؛ ولى آن روز ديگر بايد از هم
جدا شوند:
وَامْتَازُوا الْيَوْمَ!
از هم جدا شويد! مؤمنينْ يك طرف و كفار هم يك طرف! و
اين اوّلين عذاب براى انسان است.
يكى از عذابهاى مهمّى كه در دعاها زياد دارد- در قرآن يادم نيست؛ در
دعاى كميل و ابوحمزهى ثمالى و نيز جاهاى ديگر- اين است كه در آخرت، انسان از
خوبان جدا شود. عمرى به ياد امامان، اوليا و انبيا بودهايم و دلمان مىخواهد با
آنها باشيم. ناگهان ما را جدا كنند و/ ببا ديگرانمان همسفر و همسفره كنند!/
بنده خيال مىكنم اين يكى از بدترين عذابهاى قيامت است كه به انسان
نام کتاب : يس اسماى حسناى الهى نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 306