آنها از دنيا رفتند؛ ولى روز رستاخيز برمىگردند تا در مقابل
خداوند- سبحانه وتعالى- جوابگوى كارشان باشند. سپس بيانِ «آيات» خداوند شروع شد:
«زمين و كشت و زرع در آن»، «شب و روز»، «خورشيد و ماه»، «نظم عالَم افلاك» و
«مدارهايى كه اجرام آسمانى در آنها شناورند».
آنگاه نمونههايى از نعمتهاى خداوند ذكر شد كه آنها هم به نوبهى
خود، از آيات خدا به شمار مىروند؛ مثل اينكه خداوند- سبحانه وتعالى- بشر را در
كشتىهايى قرار دهد و اگر بنا باشد انسان غرق شود، كسى نمىتواند او را نجات دهد.
و هر گاه به آنها گفته شود: «از آن چه پيش رو و پشت سر شماست،
بترسيد تا مشمول رحمت الهى شويد، (اعتنا نمىكنند).
و در ادامه، در بارهى توجيهاتى بحث شد كه بشر براى خودش دست و پا
مىكند و به دليل همان توجيهها، در ضلالت و گمراهى باقى مىماند. بحث به اين جا
رسيد و در نهايتْ خداوند، براى از بين بردن اين توجيهات، مسألهى قيامت و بهشت و
دوزخ، را مطرح كرد كه خود يك مسألهى اساسى است.
بحث بهشت گذشت و عرض شد كه دو نوع نعمت و لذّت هست: يك لذّتْ پركردن
خلأ و كاستىهاست؛ مثل انسانى كه خوابآلود است و فرصت مىكند تا بخوابد. يا گرسنه
است و به غذا دست مىيابد. ويا تشنه
نام کتاب : يس اسماى حسناى الهى نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 302