responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : يس اسماى حسناى الهى نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى    جلد : 1  صفحه : 236

اعراض اين است كه انسان وقتى آيات خدا را مى‌بيند- چه آيه‌هايى كه از جنس لفظ و سخن هستند و چه آن‌هايى كه صامت و ساكتند- آن‌ها را دريافت نكند و به پيام آن‌ها توجّهى نشان ندهد. خورشيد و ماه و شب و روز، سلامتى و بيمارى، خواب و بيدارى را ببينيم؛ ولى پيام آن‌ها را درْنيابيم و احساس نكنيم كه بايد از اين آيه‌ها استفاده كنيم و راهى به سوى شناخت، به روى خود بگشاييم.

نيز وقتى با آيه‌هاى ناطق روبرو مى‌شويم و براى ما قرآن و روايت مى‌خوانند؛ يا كسى موعظه‌اى مى‌كند، نبايد بى‌توجّهى از خود نشان بدهيم.

خيلى از مواقع بنده خودم گرفتار اين مصيبت هستم. قرآن خوانده مى‌شود، ولى توجّهى ندارم. كسى موعظه مى‌كند و ما به هر دليل و توجيهى از آن رد مى‌شويم؛ يا اساس موعظه را رد مى‌كنيم. گاه توجيهمان براى نشنيدن اين است كه: «/ ب‌وعظ بى‌عملان، واجب است نشنيدن!/ اين آقا خودش عمل نكرده، حال آمده مرا موعظه مى‌كند؟»

سعى مى‌كنم كه به اين بهانه، خود را درگير وعظ نكنم؛ در حالى كه قرآن در آياتى چون‌ «الَّذين يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ». [1] به لزوم «استماع» و «گوش شنواداشتن» تأكيد كرده است.

/ ب‌

موعظه‌اى را كه متوجّه شماست، پس نزنيد!/

ما همه كم و بيش مبتلاى مصاديقى از «اعراض» هستيم. آياتْ خوانده مى‌شود؛ ولى گاهى والعياذ باللَّه شوخى و مسخره مى‌كنيم. مى‌گوييم: «مرگ حق است؛ ولى براى همسايه» يا «آيات قرآن براى ديگران است؛ نه در باره‌ى ما!» و هر بار به گونه‌اى آن را رد مى‌كنيم. اگر كسى بگويد:

«آقا غيبت نكنيد!» در جواب مى‌گوييم: «اوه! يعنى چه غيبت نكنيد؟ اين‌


[1] -/ زمر، 18: (همان كسانى كه به سخن گوش فرا مى‌دهند و از نيكوترين آنها پيروى مى‌كنند؛)

نام کتاب : يس اسماى حسناى الهى نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى    جلد : 1  صفحه : 236
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست