نام کتاب : يس اسماى حسناى الهى نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 184
دهد.
آيت الله مدرّسى: بله، مطالبى كه حاج آقاى رحمانى لطف كردند و بيان
فرمودند درست است؛ وهمانطور كه فرمودند: كلمهى زوج در اين آيه، خيلى واضح است كه
اشاره به يك مطلب دقيق علمى مىكند و آن اين است كه امروز فهميدهاند كه هيچ چيزى
در دنيا نيست، مگر اينكه زوج است و نر و مادّه دارد. آيهى بعد هم در ارتباط با
خورشيد است كه خورشيد به سوى هدفى در حال حركت است كه اين حقيقت علمى در آن زمان
ناشناخته بود:
«وَ الشَّمْسُ تَجْرى لِمُسْتَقَرٍّ لَّها».
و خورشيد (نيز براى آنها آيتى است) كه پيوسته به سوى قرارگاهش در
حركت است.
اساساً از ويژگىهاى سورهى ياسين اين است كه از اين ظرافتها و
نكتههاى لطيف، بسيار دارد.
حاج آقا فرمودند: «در روايات بسيارى آمده است: هر نقصى كه در مخلوق
ديديم، بايد ما را به كمال راهنمايى كند.» چون وقتى چيزى نقص داشت و به چيز ديگر
احتياج داشت، جاى اين سؤال هست:
چه كسى اين دو را اين چنين خلق كرد كه به هم احتياج دارند؟ اگر خودش
مىخواست خودش را خلق كند، محتاجْ خلق نمىكرد، غنىْ خلق مىكرد.
احتياج، دليل مخلوقيّت است.
ما وقتى به مخلوقات نگاه مىكنيم، همه حاجت، نياز و محدوديّت دارند.
وقتى شخصى مىميرد، مىگوييم: سُبْحانَ
الَّذى لا يَمُوتْ[1]. فوت شخص ما را به سمت
خداشناسى مىبرد. به خود مىگوييم: يك نفر مُرد! معلوم مىشود:
[1] -/ منزّه است كسى كه نمىميرد-/ در صحيفه آمده است: سبحان الحى
الذى لايموت. صحيفهسجاديه (ابطحى) ص 161.
نام کتاب : يس اسماى حسناى الهى نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 184