خويش شد، و در اين هنگام است كه عظمت پيامبران تجلى پيدا مىكند، و
موسى (ع) نه تنها نعلين خويش را از پاى برگرفت، بلكه همه پيوستگيهاى زمينى و خاك
را از جان خود زدود و، بى آن كه توجهى به همسر خويش داشته باشد، و در انديشه گله
گوسفندى افتد كه حاصل ده سال كارگرى او بوده است.
شرح آيات
ويژگيهاى اخلاقى مهاجر
[25] مهاجر از آن روى كه در شهر هجرت غريب و بيگانه است، مىبايستى
در ادب به درجه بالا رسيده باشد، بدان جهت كه شهر را نمىشناسد، و از خصوصيات
اجتماعى آن آگاهى ندارد، و بسا كه در آن كسى يافت شود/ 299 كه او را نامطبوع و
تحمّل ناپذير تصور كند، و در صدد فشار آوردن بر او برآيد، و به همين سبب بر مهاجر
واجب است كه نيروهاى معنوى و مادى خويش را آشكار سازد تا اهل شهر از آن با خبر
شوند، و نخستين عملى كه موسى (ع) به آن برخاست، يارى كردن به خاندانى فقير بود، و
زندگى پيامبران و رساليان را در طول تاريخ به همين گونه مشاهده مىكنيم، و پيامبر
ما (ص) از مكه به مدينه هجرت كرد، و به سبب نشاط و ارزشهاى رسالى وى بركاتى به اين
شهر داخل شد، و اولين كارى كه در آن صورت گرفت بناى مسجد قباء و از بين بردن
چالهها و آبگيرهاى پراكنده در پيرامون آن بنا بر بعض از تواريخ بود كه مايه توليد
بيماريهايى مىشد، و سپس او (ص) اسباب زحمتى براى مردم آن شهر نبود، بلكه خود كار
مىكرد و از عرق ريختن پيشانى خود اسباب معيشت را فراهم مىآورد و گاه امام على
(ع) را به اين كار وا مىداشت، و رفتارى اين چنين مهاجر را در مجتمع محبوب
مىسازد، و عملا براى موسى- عليه السلام- چنين پيشامد كرد، چه شعيب- عليه السلام-
در آن هنگام كه دخترانش به او خبر دادند كه او نيرومند و امين است و با آب دادن چار
پايان به آنان نيكى كرده است، يكى از آنان را براى خواندن او به خانه خودش روانه
كرد.