وَفْداً» مرادش دوستان تو است و از «وَ
نَسُوقُ الْمُجْرِمِينَ إِلى جَهَنَّمَ وِرْداً» دشمنان تو.
چه كسى شفاعت مىكند؟
[87] لا يَمْلِكُونَ الشَّفاعَةَ إِلَّا مَنِ
اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً از شفاعت بىنصيبند مگر آن كس
كه با خداى رحمان پيمان بسته باشد.» شفاعت در دنيا بر دو نوع است. شفاعت باطل و
شفاعت بر حق. وقتى مىگويى كه من فرزند فلانم و پيرو فلان دينم بى آن كه به وظايف
و اعمال آن دين قيام كرده باشى، اين يك شفاعت باطل است. همچنين اگر بگويى كه
وابسته به اين حزب يا آن سازمان هستم و در آنجا جز خدا را مىپرستند نه تو شفيع
آنها هستى و نه آنها شفيع تو بلكه تو شفيع عمل خود هستى، يعنى قرين عمل خود. عمل
تو است كه با تو مىماند. از اعمال انسان انتساب صحيح اوست به دين خدا. پس اگر تو
به يك پيشوا يا امام عادل انتسابى صحيح داشته باشى و با اخلاص و براى خدا از او
اطاعت كنى، سپس مرتكب گناه كوچكى شوى خداى تعالى شفاعت اين پيشوا درباره تو را
مىپذيرد. پس اين يك شفاعت صحيح است. از اينجا تو در شمار پرهيزگاران خواهى بود.
آرى، در چنين موردى بين تو و اين پيشواى دينى هيچ گونه پيوند خويشاوندى و نژادى
نيست. تو او را براى رضاى خدا اطاعت مىكنى و دوست او هستى و در روز قيامت در زمره
همراهان او خواهى بود. در تفسير اين آيه از ابو بصير از امام صادق روايت شده كه
گفت: «كسانى مشمول شفاعت مىشوند كه به خدا و به ولايت امير المؤمنين و امامان بعد
از او ايمان داشته باشند و اين همان عهد و پيمانى است كه در آيه آمده است».
/ 107
شفاعت باطل
[88] اكنون قرآن مىخواهد شفاعتهاى باطل را بيان دارد