خداوند سبحان به شما وعده مىدهد و از آنچه وعده داده است آگاه است و
به وعده خود وفا خواهد كرد. اگر خداى تعالى وعدهاى را كه مىدهد از ياد ببرد نظام
عالم وجود مختل مىشود. و در اين حال نمىتواند كه به نداى كائنات پاسخ گويد و
نمىتواند پاداش نيكوكاران را نگهدارد و چون روز قيامت رسد نمىتواند ميان نيكوكار
و زشتكار فرق نهد.
ايمان به خدا و به قيامت
[65] رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما
بَيْنَهُما فَاعْبُدْهُ وَ اصْطَبِرْ لِعِبادَتِهِ پروردگار
آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است. او را بپرست و در پرستش او شكيبا باش.»
اطاعت از فرمان خدا و پرستش او و پايدارى بر آن نيازمند صبر بسيار است، زيرا پرستش
خدا به معنى آزادى از هر بندى است و نيز پايدارى و شكيبايى در برابر هر فشارى. از
اين رو خداى تعالى مىگويد: (شكيبا باش) يعنى نفس خود را به شكيبايى عادت ده تا
بتوانى پروردگارت را عبادت كنى.
/ 78 هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا
آيا همنامى براى او مىشناسى؟» شايد يكى از معانى اين آيه اين باشد كه آيا كسى را
كه دعوى خدايى كند و لو اين كه مجرد ادعا باشد ديدهاى؟ يا شنيدهاى. مراد اين است
كه چنين صاحب ادعايى اصلا داراى وجودى در خور اعتناء نخواهد بود.
[66] پس از ايمان به خدا بايد به روز قيامت ايمان آورد. بعد ديگر
ايمان همانا ايمان به روز رستاخيز است. هر انسانى بايد مبدأ و معاد خويش را
بشناسد. وَ يَقُولُ الْإِنْسانُ أَ إِذا ما مِتُّ لَسَوْفَ أُخْرَجُ
حَيًّا آدمى مىگويد: آيا زمانى كه بميرم، زنده از گور بيرون آورده خواهم
شد؟» پندارم كه قرآن وقتى كه واژه انسان را به جاى ناس يا بشر به كار مىبرد براى
دلالت بر طبيعت اوست. غريزهاى در خلقت بشر به وديعت نهاده شده و آن اين است كه
بسيار مىپرسد كه آيا زمانى كه من مردم زنده از گور به در خواهم آمد؟