موسى در آن شب سرد زمستانى در نزد پروردگار خويش گرمى يافت و آرامش
يافت و هدايت يافت و چون خدا از عصايش پرسيد موسى به تفصيل سخن گفت. آرى نخستين
فايدهاى كه مؤمن از ايمانش حاصل مىكند آرامش و اطمينان روحى است.
ولى خداى تعالى به زودى او را بيازمود و به كارى دشوار مبتلا ساخت،
زيرا كافى نيست كه مؤمن دعوى ايمان كند بدون آن كه به اندازه ايمانش تحمل مسئوليت
نمايد. هر چه ايمان عميقتر باشد بلا سختتر است.
موسى نيز به آزمايشى سخت كشيده شد. در آغاز فرمان شد كه كفشهايش را
از پاى به در كند، زيرا او در وادى مقدس طوى است. چه بسا موسى ترسيد كه مبادا از
جانب پروردگارش موظف به ترك عصا شود هم چنان كه موظف به ترك كفشهايش شد. از اين رو
هنگامى كه خدا در باب عصا سؤال كرد موسى براى آن فوايد بسيار نقل كرد، كه بر آن
تكيه مىكند/ 145 و براى گوسفندانش علف مىريزد و نيازهاى ديگرى دارد. خداى تعالى
فرمان داد كه عصايش را بيفكند، عصا را انداخت و عصا به اژدهايى بزرگ تبديل گرديد.
در نصوص آمده است كه آن اژدها را چنان نيرويى بود كه سنگهاى عظيم را خرد مىكرد و
درختان تناور از ريشه برمىكند و در شب چشمانش مىدرخشيد. امتحان ديگر آن كه به او
فرمان داد كه اژدها را بگيرد. موسى از گلوى او گرفت و آنجا خطرناكترين عضو او بود.
ملاحظه كن كه بايد ايمان انسان به خدا تا چه پايه باشد كه دست به چنين كارى زند.