آرى، سبب نزول اين آيه همين است كه از آن حضرت روايت شده ولى چنان كه
از حضرت صادق روايت شده اگر چه خطاب به پيامبر (ص) است ولى طرف خطاب همه مردم
هستند. به عبارت ديگر رسول نبايد احكام و وظايفى براى مردم بياورد كه آنان را توان
تحمل آنها نباشد. اعم از واجبات يا مستحبات.
حضرت امام حسن مجتبى يك بار در عبادت خود را سخت به رنج افكند، حضرت
امير (ع) او را از اين عمل منع فرمود و گفت كه اى فرزند در اعمال دينى همواره طريق
اعتدال پيش گير.
[3] إِلَّا تَذْكِرَةً لِمَنْ يَخْشى
تنها هشدارى است براى آن كه مىترسد.» چون مردم بترسند و پند گيرند همين ترس از
خدا را پاداشى است.
قرآن براى كسى كه پند مىگيرد اندرزى است نيكو. به عبارت ديگر وقتى
كسى از پند و اندرز سود مىبرد كه مستعد پذيرش آن باشد همان گونه كه اگر زمين را
استعداد بارور شدن باشد از باران هر چه بيشتر سود مىبرد.
چه كسى مىترسد؟
آيا ديوانه و كودك خردسال مىترسند؟ يا انسانى كه خشم، عقل از سر او
برده است يا غافل مردى كه عقلش در حجاب غفلت است؟. هيچ يك. تنها كسى مىترسد كه به
آينده بنگرد/ 126 و در عواقب امور بينديشد. چنين انسانى است كه از احكام دين سود
مىبرد. پس خوف از علامات عقل است.
نگاهبانى خدا
[4] تَنْزِيلًا مِمَّنْ خَلَقَ الْأَرْضَ وَ
السَّماواتِ الْعُلى از جانب كسى كه زمين و آسمانهاى بلند را آفريده
است نازل شده.» گاه انسان را از خواندن برخى ارقام علمى حيرت فرا مىگيرد. در قديم
ستاره شناسان شمار ستارگان آسمان را هزارها رقم مىزدند سپس به ميليونها و
ميلياردها رقم زدند و از آن پس علمشان از شمارش ستارگان عاجز آمد. همچنين روزگارى