تمام آنچه ذو القرنين انجام داد، فراهم آوردن كارشناسى و تنظيم
بخشيدن به نيروى مردم در بناى آن سد بود، و او نه آهنى فراهم آورد و نه مسى و نه
نيروى بشرى، چه همه امكانات در منطقه به صورت فراوان وجود داشت، و با وجود اين
اهالى آن منطقه براى دست يافتن به انجام چنين عملى به راهى دسترس نداشتند كه يا
اين امر نتيجه اختلافات موجود ميان ايشان بود، يا نامنظم بودن نيروهاى ايشان، يا
به سبب وجود كمبودى در كارشناسى تمدنى آنان، چه از اين مطلب آگاه نبودند كه با جمع
آوردن پارههاى آهن و گداختن آنها و بر روى آن مس گداخته ريختن مىتوانند سدى محكم
و استوار بنا كنند، و اين تأكيدى بر آن است كه/ 486 سلطه استوار و نيرومند آن سلطه
است كه نيروهاى مردم را جمع كند و آن را آماده براى به كار بردن در راه مصلحت
خودشان به كار اندازد.
ما هم اكنون مشاهده مىكنيم كه در سرزمين خودمان به صناعتهاى سنگين
نيازمنديم، در صورتى كه همه امكانات را در تصرف خود داريم تا آن صناعتى را به وجود
آوريم. چرا چنين است؟
از آن روى كه براى چنين كارها آماده ساختن همه نيروها و كارمايههاى
ملت ضرورت دارد، و به همين جهت مىبايستى دولت و دستگاه حاكم به تأسيس دانشگاههايى
بپردازد تا صاحبان صلاحيت براى انجام دادن اين گونه كارهاى تخصصى از آنها بيرون
آيند كه از استفاده از امكانات بشرى و مادى درباره اين امور آگاه باشند، و اين خود
يكى از فايدههاى اساسى دولت و حكومت دانا و حكيمى است كه مىبايستى كانيها را
استخراج كند و برنامههاى بزرگ را براى توليد كارمايه (انرژى) از نفت و برق به
جريان اندازد، و راهها و پلها را بسازد و بنادر را بنا كند، و سپس نقشه و پول و
قوانين شايستهاى براى ايجاد صنايع سنگين فراهم آورد، و از آن پس زمان تحمل رنج و
تلاش و كوشش و ابداع و اختراع پيش خواهد آمد.