سازند، و از آنچه خداوند متعال از فضل خود به آنان بخشيده است
سپاسگزارى كنند و همين امر را اساس و شالوده علاقه و ارتباط خويش با ديگران قرار
دهند.
در اين آيات درس ديگرى نيز وجود دارد كه مىبايستى از آن استفاده
كنيم، و آن اين كه: ايستار مردمان در برابر صاحب سلطه، حتى اگر ذو القرنين صاحب
سلطه بزرگ بوده باشد، بايد مبتنى بر اين امر در نظر گرفته شود كه اين سلطه از خدا
و به وسيله خدا و به سوى خدا است، و در روز قيامت مردمان به پروردگارشان
بازمىگردند و نه به پادشاهان و ثروتمندانشان،/ 484 و همه مردمان در روز قيامت با
يكديگر آميخته مىشوند، بدون آن كه معلوم شود كه اين يك آقا و سرور بوده و آن يك
برده و كارگر، اين يك بزرگ و آن يك كوچك، و به صورت زنبوران عسلى درمىآيند كه
براى وارد شدن به كندو بىهيچ تمايزى در كنار مدخل آن جمع شدهاند و به تدريج در
آن داخل مىشوند، و ميان بزرگ و كوچك و نر و ماده و پير و جوان هيچ تمايز و
امتيازى وجود ندارد، از آن روى كه همگان در برابر پروردگارشان در روز قيامت بر سطح
واحدى ايستادهاند، و بدين گونه همه ملاحظات و اعتبارهاى ذاتى فرومىريزد و آدمى
تنها به تراز ارزشها بالا مىرود.
شرح آيات
ساختن سدّ
[96] آتُونِي زُبَرَ الْحَدِيدِ حَتَّى إِذا ساوى
بَيْنَ الصَّدَفَيْنِ- براى من پارههاى آهن بياوريد و چون
با آنها فاصله ميان دو كوه پر شد.» و زبر پارههاى در كنار هم جمع شده از هر چيز
است، خواه مادى باشد همچون آهن و خواه معنوى همچون فكر، و كتاب آسمانى از آن جهت
زبور خوانده شده كه انديشههايى در آن در كنار يكديگر فراهم آمده است، و آهن كنار
هم جمع شده را به همين جهت زبر خوانده است.
پس از آن كه اهالى آن سرزمينها از ذو القرنين خواستند كه براى از بين
بردن رنج آنان به يارى ايشان برخيزد، آنان را جمع كرد و قواى آنان را منظم ساخت