/ 248 انسانى كه مردمان را به خدا دعوت مىكند، و حامل رسالت او بر
ديگران است، نزديكترين مردم به اين لغزش شيطانى است كه به قلب او راه مىيابد و او
را به اين مىخواند كه بر تكفير ديگران بپردازد و نام او را از فهرست مؤمنان حذف
كند.
قرآن گرفتارى تكفير را با اين گفته علاج مىكند كه: در حق مردم به
باطل حكم صادر نكنيد، چه ممكن است كه در حق كسى به منحرف بودن از راه راست حكم
كنيد و او سپس توبه كند و خداوند متعال از او درگذرد، در صورتى كه حكم صادر شده
عليه او بر جاى مانده است و در نتيجه شخص صادر كننده آن حكم در گرو خطايى باقى
مىماند كه ممكن است از آن استغفار نكند، و براى آن به توبه نپردازد، و گاه ممكن
است استغفار كند ولى خدا توبه او را نپذيرد، براى اين كه آن شخص از گناه او
درنگذشته است، و اين گناهى است كه در آخرت از آن رها نمىشود.
در حديث آمده است كه: «بدانيد كه ظلم بر سه گونه است: گونهاى كه
آمرزيده نمىشود، و گونهاى كه ترك و رها نمىشود، و گونهاى كه آمرزيده مىشود؛ و
اما آن ظلمى كه آمرزيده نمىشود شرك ورزيدن به خداوند متعال است، و خدا مىگويد
إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ- خدا گناه
كسى را كه براى او شريك قايل شده است نمىآمرزد»، و اما آن كه آمرزيده مىشود ستم
راندن بر نفس خويش بر اثر مرتكب شدن بعضى از گناهان كوچك است، و اما ظلمى كه آدمى
را ترك نمىكند ستمگرى بعضى از مردم بر بعضى ديگر است كه در آخرت سبب رسيدن قصاص
سختى به شخص مرتكب آن ستمگرى مىشود، و آن مجروح كردن با چاقو يا ضربه وارد آوردن
با شلاق نيست، بلكه چيزى است كه اينها در برابر آن كوچك مىنمايند».
بنا بر اين گاه كسى وارد بهشت مىشود كه ما به منحرف و فاسق بودن او
معتقديم، در صورتى كه خود به آتش افكنده مىشويم. و خداوند سبحانه و تعالى در
توصيف اهل جهنم گفته است وَ قالُوا ما لَنا لا نَرى
رِجالًا كُنَّا نَعُدُّهُمْ مِنَ الْأَشْرارِ