آتش بهره آنان خواهد بود، و در آن هنگام كه فرشتگان مرگ برايشان وارد
مىشوند حالت تسليم نشان مىدهند و اسلام مىآورند، ولى آنان را به سبب تكبر و
استكبارشان به دوزخ مىافكنند.
/ 9 سياق در آيات (38- 44) به بحث درباره حالت استكبار كه شايد
بزرگترين گردنه و مانع در راه ايمان آوردن به وحى است مىپردازد، و اين كار با
يادآورى بعث و رستاخيز صورت مىگيرد و هدف آن بيان واقعيتى است كه در كذب و انكار
كافران تجلّى پيدا مىكند.
در آيههاى (41- 42) پروردگار ما را به پاداش و مزدى كه مهاجران به
آن دست مىيابند يادآور مىشود، و شايد اين تذكر براى آن باشد كه بتوانيم در برابر
فريبندگى و گمراه كنندگى نعمتها، كه در ميان آنها و حق اختيار كامل داريم تا يكى
از آن دو را برگزينيم، مقاومت نشان دهيم.
بار ديگر به وحى بازمىگردد و آن را يادآور ما مىشود. و از آن سخن
مىگويد كه رسالت و رسول چيز تازهاى نيست كه در جهان پيدا شده باشد و رسولان آن
را از پيش خود ساخته و پرداخته باشند.
نوبتى ديگر (45- 55) خداوند سبحان اين مطلب را يادآور ما مىشود كه
كسانى كه مكّارى و پرداختن به كارهاى بد و زشت را پيشه خود ساختهاند، از مكر خدا
در امان نيستند. و شايد اين گونه سخن گفتن خدا براى آن باشد كه غرور و فريبندگى
استكبار در نفس آدمى درمان شود، و سپس به ما تذكر مىدهد كه هر چيز در طبيعت به
خدا سجده مىكند و فرشتگان از پرستش او سرباز نمىزنند، بلكه از خداى خويش در
هراسند، و خدا از قايل شدن شريكى براى خودش نهى كرده و به ترسيدن از او و از اين
كار دورى جستن فرمان داده است. مگر نه اين است كه نعمتها همه از آن او است، و اگر
چيزى از آنها از دست ما خارج شود به او پناه نمىآوريم؟ با وجود اين، پس از آن كه
خدا ضرر و زيان را از ايشان دور ساخت بار ديگر به او شرك مىورزند.
سياق به بيان پوچى و سفيهانه بودن انديشه شرك و اين كه نعمتها از
كسى