خداى تعالى پس از آن كه در مبحث پيش سرشت كافران و ضرورت قتال با
آنان را بيان داشت در اين مبحث سخن از گونهاى دفاع مىآورد كه خوف در دلهاى
دشمنان مىافكند و از آن طريق به جنگجويان دشمن كه در جبههاند ضربه مىزند. از
آنجا كه مسلمانان هرگز از خيانت دشمن در امان نيستند بايد همواره آنان را بيم دهند
و به لغو معاهدات خود تهديد كنند.
بايد كه اين امر تا زمانى ادامه يابد كه براى مسلمانان يقين شود كه
كفار بر آنان پيشى نخواهند جست و قادر به مبارزه با آنان نيستند. براى حصول اين
مقصود مسلمانان بايد براى دفع دشمن و دفع همه هم پيمانان او از جمله منافقين، ساز
نبرد مهيا سازند و براى تقويت نيروهاى دفاعى خود چارهاى جز هزينه كردن در امر
تسليحات نيست.
هنگامى كه دشمن به صلح متمايل شد، مسلمانان نبايد از صلح بترسند،
بلكه بايد بر خدا توكل كنند و از صلح استقبال نمايند و خدا شنوا و داناست. و اين
بدين سبب است كه دشمن قادر به تحقق آرزوهاى خود نيست و بر ماست كه به يارى خداوندى
كه پيامبرش و مؤمنان را يارى رسانده است اعتماد كنيم. از نشانههاى يارى/ 85 خداوند
اين است كه ميان دلهاى آنان الفت افكنده و خدا پيروزمند و حكيم است.