از مسرفان بود. يعنى آن گروه كه از امكانات خود تا سر حد ستم بر
ديگران بهره مىجويند.
موسى خود به عزت و قدرت خداوندى در برابر فرعون ايستاد و قوم خود را
فرمان داد كه آنان نيز مسلح به سلاح ايمان در برابر كافران بايستند و براى تحقق
اهداف خود از هيچ تلاش و فداكارى دريغ نورزند./ 437 قوم موسى فرمان او پذيرفتند و
بر خدا توكّل كردند و از او خواستند كه به رحمت خود آنان را از كافران برهاند.
شرح آيات
لحظه موعود فرا رسيد
[79] لحظه موعود لحظه رويارويى فرا رسيد. موسى با ايمانى راسخ و
عزمى استوار در برابر خصم قرار گرفت.
وَ قالَ فِرْعَوْنُ ائْتُونِي بِكُلِّ ساحِرٍ عَلِيمٍ
فرعون گفت: همه جادوگران دانا را نزد من بياوريد.» [80] فَلَمَّا
جاءَ السَّحَرَةُ قالَ لَهُمْ مُوسى أَلْقُوا ما أَنْتُمْ مُلْقُونَ
چون جادوگران آمدند، موسى گفت: بيفكنيد هر چه را بايد بيفكنيد.» موسى مبارزه را
آغاز كرد، زيرا از سحر ايشان نمىترسيد و پيروزى را نصيب خود مىدانست. موسى
نمىدانست دقيقا كه جادويشان چيست، ولى يقين داشت كه هر چه باشد نابود شدنى است.
زيرا موسى به خدا ايمان داشت.
[81] فَلَمَّا أَلْقَوْا قالَ مُوسى ما جِئْتُمْ
بِهِ السِّحْرُ إِنَّ اللَّهَ سَيُبْطِلُهُ چون
بيفكندند، موسى گفت: آنچه شما آوردهايد جادوست و خدا آن را باطل خواهد ساخت.»
يقين موسى به باطل شدن سحر ساحران دليل شناخت او بود از سنت الهى در زندگى كه
مقتضى ابطال فساد است.
إِنَّ اللَّهَ لا يُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِينَ
زيرا خدا كار مفسدان را به صلاح نمىآورد.»