فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ وَ شُرَكاءَكُمْ ساز و برگ
خويش و بتانتان را گرد آوريد.» يعنى هر چه داريد از قواى مادى و معنوى گرد آوريد و
نيروى بتان خود را نيز بر آنها بيفزاييد و هيچ نيرو استعدادى را فرو مگذاريد تا
فردا محزون نشويد.
/ 426 ثُمَّ لا يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً
چنان كه هيچ چيز از كارى كه مى كنيد بر شما پوشيده نباشد.» تا سبب اندوه و تأسف
شما گردد.
ثُمَّ اقْضُوا إِلَيَّ وَ لا تُنْظِرُونِ و به دشمنى
من قدم به پيش نهيد و مرا مهلت مدهيد.» يعنى چون ساز نبرد مهيا كرديد و براى
مقاومت در برابر رسالت من همه نقشههاى خود را بررسى كرديد. قدم پيش نهيد و هرگز مرا
مهلت ندهيد.
نوح به نيروى رسالت خويش با آنان معارضه مىكند. سلاح او توكل به
خداست. از اين سخن نوح چند مطلب به دست مىآيد
اولا: رسالت انقلابى است مبارك و عليه جنبههاى منفى جامعه از نظر
فرهنگى و اجتماعى.
ثانيا: رسول پيش از هر كس به رسالت خود ايمان دارد و براى تحقق آن
فداكارى مىكند. مثلا اگر دروغ مىگفت هرگز حاضر نبود تا سر حد جان در راه تحقق آن
پايدارى كند.
ثالثا: رسول هرگز در برابر مفاسد اجتماعى مداهنه نمىكند و براى
اصلاح آنها نه طريق مسالمتآميز را مىپذيرد و نه تدريجى را، بلكه امور را ريشهاى
بررسى مىكند، زيرا رسول از جانب خدا آمده است خدايى كه آفريدگار مردم و مالك
آسمانها و زمين است. بنا بر اين راهى براى مداهنه و مماشات نيست. و نمىتواند در
برابر مفاسد راه مسالمت پويد يا سكوت كند.