وَ لا يَطَؤُنَ مَوْطِئاً يَغِيظُ الْكُفَّارَ
يا قدمى كه كافران را خشمگين سازد بر ندارند.» خواه بمانند يا در پيكار زيانها
بينند.
وَ لا يَنالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَيْلًا إِلَّا كُتِبَ لَهُمْ بِهِ
عَمَلٌ صالِحٌ إِنَّ اللَّهَ لا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ
يا به دشمن دستبردى نزنند مگر آنكه عمل صالحى برايشان نوشته شود. كه خدا پاداش
نيكوكاران را تباه نمىسازد.» در اين جا دو سنجه براى كار در ميان است كه خداوند
تبارك به سبب آن پاداش عطا مىكند
/ 301 مقياس اوّل: در نظر گرفتن مقدار سختى و فشار.
مقياس دوم: اين كه كار تو در بيرون بويژه اثر آن در دشمنت تجسّم
يابد، كه خداوند سبحان بر اساس اين يا آن مقياس به تو پاداش مىدهد بى آن كه اجرت
را تباه سازد.
هر كس به قدر ذرهاى هم نيكى كند پاداش آن را خواهد ديد
[121] خداى تعالى انفاقهاى تو و هر قدم را كه در راه خدا بردارى اين
گونه پاداش مىدهد.
وَ لا يُنْفِقُونَ نَفَقَةً صَغِيرَةً وَ لا كَبِيرَةً وَ لا
يَقْطَعُونَ وادِياً إِلَّا كُتِبَ لَهُمْ لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ ما
كانُوا يَعْمَلُونَ و هيچ مالى چه اندك و چه بسيار خرج نكنند و از
هيچ واديى نگذرند مگر آن كه به حسابشان نوشته شود. تا خدا پاداششان دهد، همانند
پاداش نيكوترين كارى كه مىكردهاند.» پاداش دقيق است و از عمل فراتر. يعنى بارى
تعالى به عمل تو بگونه كلى و مطلق نمىنگرد، بلكه به جزء جزء اعمال تو مىنگرد.
امت اسلامى و وظيفه او در تبليغ دين
[122] جامعه اسلامى جامعهاى دينى است كه همواره روى در پيشرفت