در آيات پيشين سخن از گروههاى مختلف اجتماع اسلامى بود. از جمله
گروه منافقان يكى هم گروهى است كه نفاق خود را در زير پرده دين مخفى كردهاند
اينان مسجدى ساخته بودند ولى قصدشان از ساختن آن زيان رسانيدن به مسلمانان و فاسد
كردن اعتقادات آنها و ايجاد تفرقه در صفوف آنها و بسيج نيروهايى براى معارضه با
آنان بود. همه اين اعمال را در زير شعارهاى فريبنده و پر زرق و برق مخفى كرده
بودند. مدعى بودند كه كارى جز خير و صلاح مسلمانان ندارند در حالى كه خداى تعالى
بر دروغگوييشان گواهى مىداد.
خداوند پيامبرش را از اقامه نماز در اين مسجد نهى نمود زيرا بناى
مسجد بايد بر تقوى استوار باشد نه بر اضرار و كفر و تفرقه. به تعبير ديگر بر اساس
نفع و ايمان و وحدت بنا شده باشد. همچنين پايگاهى باشد عليه قواى دشمن و بايد
جماعتى كه در مسجد گرد مىآيند دوستداران پاكى و صلاح باشند زيرا خداوند اينان را
دوست مىدارد.
مسجد بايد بر اساس تقوى و خشنودى خدا و پيروى از راه و روش الهى بنا
شده باشد و اگر نه بر اين اساس ثابت استوار باشد، همانند خانهاى است كه بر لب
پرتگاهى ساخته شده و هر بار احتمال سقوط او مىرود. سرانجام چنين خانهاى