اين گروه براى توجيه اعمال خود اكنون كه مجاهدان از جهاد بازگشتهاند
نزد امام مسلمانان آمدهاند و باز هم پوزش مىخواهند. خداوند پيامبر را از پذيرفتن
پوزش آنها نهى مىكند، زيرا آينده ايشان بهتر از گذشته آنها نخواهد بود، خدا به
اعمال آنان مىنگرد و چون روز بازخواست فرا رسد آن خدايى كه داناى نهان و آشكار است
كيفرشان خواهد داد و به گفتار و توجيهاتشان نخواهد نگريست.
اين جماعت براى اثبات حقانيت خود قسمهاى دروغ مىخورند يا جبن و
خيانت خويش را مخفى مىدارند تا مورد بازخواست مسلمانان واقع نگردند. قرآن از آنان
مىخواهد كه سوگند نخورند ولى نه بدان سبب كه از ايشان خشنود شده بلكه از آن روى
كه مردمى پليداند و ارزش سوگند خوردن ندارند و جايگاهشان جهنم است.
/ 257 اينان مىخواهند با قسم دروغ رضايت مسلمانان را جلب كنند ولى
خدا از آنان راضى نخواهد شد زيرا مردمى فاسق و نافرماناند. كردارهايشان ناپسند و
دلهايشان فاسد است.
شرح آيات
چه كسى صاحب حرج است؟
[93] براى آن كه ارزشهاى والاى اسلامى را كه بر محور ايمان و عمل
صالح قرار دارد تأييد كند و ارزشهاى جاهلى را كه بر تقديس ثروت و ثروتمندان استوار
است فرو كوبد، ناتوانان و در راه ماندگان را مشمول عفو ساخته و توانگرانى را كه در
امر جهاد شركت نمىكنند در معرض بازخواست قرار داده است.
إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَسْتَأْذِنُونَكَ وَ هُمْ
أَغْنِياءُ خشم و عذاب خدا بر كسانى است كه در عين توانگرى از تو رخصت
مىخواهند.» ولى غرضشان از اين رخصت خواستن فرار از زير بار مسئوليتى است كه دين بر
عهده آنان قرار داده است.
رَضُوا بِأَنْ يَكُونُوا مَعَ الْخَوالِفِ
و بدان خشنودند كه با خانهنشينان در