وَ ما أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِينَ و از هدايت
يافتگان نباشم.» يعنى هدايت يافتن رسول امرى ذاتى نيست. بلكه عامل آن خداوند است و
چون رسول- نعوذ باللّه- از خط مستقيم منحرف شود ديگر از در زمره هدايت يافتگان
نباشد.
محدوده حركت مكتبىآية الله العظمى السيد محمد تقي المدرسي(دام ظله)، تفسير هدايت -
مشهد، چاپ: اول، 1377.
57] رسول از كفار متمايز است به اين كه او را از جانب پروردگارش
رهنمودى است آشكار، و لذا راه را نيك مىشناسد، در حالى كه ديگران نه تنها راه را
نمىشناسند بلكه راهى را كه رسول پيش پايشان مىگذارد انكار مىكنند و او را به
دروغ نسبت مىدهند.
قُلْ إِنِّي عَلى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَ كَذَّبْتُمْ بِهِ
بگو من از پروردگارم دليلى روشن دارم و شما آن دليل را دروغ مىخوانيد.»/ 83 اما
عقوبت، از جانب خداست و شما براى آن شتاب مىورزيد و حال آن كه خداست كه حاكم مطلق
است و مىداند كه چه كسى مستحق عقوبت است.
ما عِنْدِي ما تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ
يَقُصُّ الْحَقَّ وَ هُوَ خَيْرُ الْفاصِلِينَ آنچه بدين
شتاب مىطلبيد به دست من نيست، حكم تنها حكم خداست. حقيقت را بيان مىكند و او
بهترين داوران است.» خداوند داستانى حقيقى را بيان مىكند كه شايد معنايش چنين
باشد
خداوند سبحان حقّ كلّى و عمومى بر گونههاى حيات يا موضوعات خاص جدا
از يكديگر تقسيم مىكند و خداوند (بهترين جدا كننده است)، و شايد معنايش اين است
كه خداوند بهترين است براى پياده كردن حق بر شخصى معيّن.
براى روشن شدن معنى اين آيه مىتوان مثالى آورد، مثلا عدالت يك حقيقت
است ولى بايد آن را در موضوعات مختلف تطبيق داد. مىگوييم عدالت، عقوبت را اقتضا
مىكند. عقوبت كسى كه به ديگرى ستم روا مىدارد. ولى چه