ملىّ، اى صفى، اى رضى، اى زكى، اى ابدى، اى قوى، اى ولى».
[7] 3- بار خدايا من از تو مىخواهم به درخشندهترين درخششت، و هر
درخشندگى تو درخشنده است. خداوندا من از همه درخشش تو مىخواهم، خدايا، من از
نافذترين علم تو مىخواهم و هر علم تو نافذ است، خدايا من از همه علم تو مىخواهم».
[8] 4- «خدايا از تو مىخواهم به حق رحمتت كه همه چيز را پوشانده و به
قوّتت كه با آن بر همه چيز چيره گشتهاى و هر چيز در برابر آن تسليم است و به
جبروتت كه بدان بر هر چيز غلبه يافتهاى، و به وجود باقيت پس از مردن هر چيز و به
اسمائت كه اركان همه چيز را فرا گرفته». [9]/
502 شيوه ادعيه، تمركز بر ارزش اسمايى است كه گاهى عموما از آن ياد مىشود و گاهى
مشخّصا، ولى ارزش توحيد برتر از ارزش اسماء خدايى است، زيرا اين اسماء در نتيجه به
خداوند سبحان مىپيوندد.
موضع تصديق
[181] هنگامى كه بنده خدايش را به اسماء حسناى او مىخواند حق را
مقياس و ارزش قرار مىدهد، زيرا با شناخت خدا و اسماء حسناى او بشر همه جوانب حق
را با تمام ابعاد آن مىشناسد.
وَ مِمَّنْ خَلَقْنا أُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ
يَعْدِلُونَ- از آفريدگان ما گروهى هستند كه به حق راه مىنمايند و به عدالت
رفتار مىكنند.» كسى كه در اين آيه نيك تدبر كند در مىيابد كه خداى تعالى از
كسانى كه به عدالت رفتار مىكنند به «امت» تعبير كرده و اين به اعتبار اين است كه
ايشان